ایسکشوال های ایران | Asexuala

ایسکشوال های ایران | Asexuala

شبکه آموزش و اطلاع رسانی ایسکشوالیتی به زبان فارسی

ابروسکشوال Abrosexual

leopard leopard leopard · 1400/05/10 11:18 ·

Abrosexual (ابروسکشوال) به فردی اطلاق می شود که گرایش جنسی او در حال تغییر یا روان است.این گرایش می تواند بین هرگونه گرایش جنسی، چه مونوسکشوال ،چه چندجنسگرا (پلی سکشوال،پنسکشوال)، چه طیف ایسکشوال و غیره تغییر کند. به عنوان مثال، یک نفر می تواند یک روز همجنسگرا باشد، روز بعد ایسکشوال باشد و روز بعد چندجنسگرا باشد. برخی تغییرات ممکن است نامنظم و برای برخی دیگر ممکن است منظم باشند. گرایش جنسی برخی از افراد ابروسکشوال ممکن است بین همه یا تعداد زیادی از گرایشات جنسی سیال باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است فقط بین تعداد کمی از آنها سیال باشند. به دلیل کشش متناقض آنها، برخی از افراد ابروسکشوال ممکن است مجبور به جستجوی رابطه نباشند یا موج سواری(رابطه ای که در آن ماهیت رابطه متغیر است به نحوی که یک یا چند شریک داشته باشند) را در رابطه ترجیح ترجیح دهند.

در حالی که این ممکن است - و حتی معمول است- که هویت جنسی یک فرد در طول زندگی خود به نحوی تغییر کند یا تغییر کند ، گرایش افراد ابروسکشوال ممکن است مکررا تغییر کند، در بازه زمانی ساعت ها، روزها، ماه ها یا سال ها. تغییرات در گرایش نیز ممکن است شدیدتر باشد، مانند تغییر استریت به همجنسگرا، یا تغییر از پنسکشوال به ایسکشوال.

Abrosexual همان تغییر دادن اولویتها نیست. به عنوان مثال، یک فرد همه جنسگرا می تواند ترجیحات متفاوتی داشته باشد، با این حال آنها همیشه قادر به تجربه کشش جنسی نسبت به هر جنسیتی هستند، صرف نظر از اولویت آنها. از طرف دیگر، یک فرد ابروسکشوال می تواند همه جنسگرا باشد و برای همه جنسیت ها کشش جنسی را احساس کند، اما بعداً می تواند لزبین شود، در این هنگام آنها هیچ کششی برای مردان احساس نمی کنند صرف نظر از این واقعیت که آنها قبلاً برای مردان کشش جنسی احساس میکردند، دیگر نمی توانند به هیچ وجه، به مردان کشش جنسی داشته باشند.

ابروسکشوال ممکن است با aceflux همپوشانی داشته باشد، با این حال تفاوت آنها در این است که عموماً برای افرادی که aceflux هستند، هنگامی که کشش احساس می کنند به جنسیت (یا جنسیتها) این کشش در آنها همیشه یکسان است- تنها چیزی که تغییر می کند نحوه کشش آنها یا شدت کشش آنها است برای افراد ابروسکشوال، ممکن است جنسیت (یا جنسیتها) که آنها  به آن کشش جنسی دارند به طور کامل تغییر کند.

ابروسکشوالیتی گاهی اوقات به عنوان بخشی از طیف ایسکشوال تلقی می شود، زیرا افراد ابروسکشوال گاهی اوقات می توانند ایسکشوال یا جز Ace-spec باشند. همتای رمانتیک ابروسکشوال، گرایش ابرورومانتیک است.

 

پرچم

اینکه چه کسی و چه زمانی اصطلاح abrosexual را ابداع کرده است ناشناخته است. گفته می شود که توسط یک کاربر ناشناس Tumblr ابداع شده است. این پرچم توسط مد چاد از flag-flag-for-us پس از درخواست شخص ناشناس دیگری ایجاد شد. کاربر ناشناس پرچم پنج رنگی را درخواست کرد که از #46D294 به رنگ سفید در #EE1766 محو می شود. مشخص نیست چرا این شخص این رنگها را به طور خاص انتخاب کرده است. این پرچم حداقل از 3 جولای 2015 وجود داشته است.

پرچم دوم توسط کاربر FANDOM RoseWatera در 2 فوریه 2021 ابداع شد. رنگ صورتی نشان دهنده جذابیت زنان و افراد همسو با زنان(feminine-aligned) است. بنفش نشان دهنده سیال بودن کشش جنسی به زنان است. رنگ سفید نشان دهنده سیالیت و هویت a-spec است. آبی نشان دهنده جذابیت مردان و افراد همسو با مردان(masculine-aligned) است. فیروزه ای نشان دهنده این است که کشش جنسی به مردان سیال است.

یک پرچم متناوب توسط Cryptocrew به درخواست Hayden000s در 16 ژانویه 2021 ابداع شد و ابتدا یک روز بعد در یک پست منتشر شد. سایه های صورتی همراه با "امواج" نشان دهنده کشش جنسی سیال و متغیر است در حالی که دو نماد دلتا، نماد ریاضی برای "تغییر" هستند.

چهارمین پرچم توسط کاربر FANDOM Clear.Skyes در 6 آوریل 2021 ابداع شد.

پنجمین پرچم توسط Pride-Flags در DeviantArt در 11 مارس 2021 طراحی شد. این پرچم اصلی ابروسکشوالیتی است که نوار وسط سفید آن به رنگ بنفش ویرایش شده است تا سکشوالیتی و کشش جنسی را نشان دهد.

 

ریشه شناسی لغات

پیشوند abro یا از واژه یونانی باستان ἁβρός (habrós)  یا از واژه یونانی مدرن آن αβρός (avrós) گرفته شده است ، به معنی "ظریف" یا "برازنده".

منابع

1.     https://www.deviantart.com/savvyred/journal/Pride-Flags-Colors-explained-379547414

2.    https://pride-color-schemes.tumblr.com/post/144021162525/abro

3.     https://www.deviantart.com/pride-flags/art/Abro-543925285

4.    https://lgbta.wikia.org/f/p/4400000000000094761

5.    https://www.deviantart.com/pride-flags/art/Abrosexual-872895480

اَبَسکشوال Abasexual

leopard leopard leopard · 1400/05/09 15:24 ·

Abasexual (با تلفظ Ah-bah-sexual) گرایشی است که توصیف کننده شخصی است که زمانی ایسکشوال بوده است، اما به دلیل آسیب پس از حادثه چه جنسی یا غیر جنسی، آلوسکشوال شده است. این گرایش نقطه مقابل کایدسکشوال(caedsexual) است.

 Abasexual(اَبَسکشوال) فقط برای کسانی استفاده می شود که ضربه را تجربه کرده اند یا در حال حاضر تجربه می کنند. افراد اَبَسکشوال ممکن است به هر جنسیتی جذب شوند. به عنوان مثال ، کسی که اَبَسکشوال و همجنسگرا است قبلاً جذب هیچ کس نمی شد، اما پس از یک یا چند حادثه آسیب زا، اکنون به همجنس خود کشش جنسی دارد.

معادل رومانتیک abasexual ، abaromantic (اَبَرومانتیک) است.

تاریخ و پرچم

مخترع اصطلاح و طراح پرچم MadechiClementine در Wikia FANDOM است. این اصطلاح در LGBTA Wikia در 13 فوریه 2021 یا نزدیک آن استفاده شد.

ریشه شناسی لغات

پیشوند "aba" از کلمه لاتین abactius به معنای "دزدیده شده" گرفته شده است تا احساسی را که یک فرد اَبَسکشوال ممکن است نسبت به گرایش جنسی ربوده شده خود(ایسکشوالیتی از او  ربوده شده است) داشته باشد را توصیف کند.

رفع ابهام

این به این معنا نیست که آلوسکشوالیتی یا ایسکشوالیتی یک انتخاب هستند. یک جمله ایفوبیک شایع غیردوستانه علیه جوامع ایسکشوالیتی این است که "من می توانم شما را آلوسکشوال کنم"، اما این امکان پذیر نیست، زیرا یک انتخاب نیست. این فقط توصیفی برای بازماندگان از آسیب پس از حادثه است و به اینگونه لفاظی ها از طرف ایفوب ها محدود نمی شود.

منبع

https://lgbta.wikia.org/wiki/Abasexual?commentId=4400000000000093943&replyId=4400000000000236465

فرگشت و ایسکشوالیتی!

Anka Anka Anka · 1400/02/12 19:44 ·

تبیین فرگشتی در ایسکشوالیتی | چه توجیهاتی در قبال پایداری این گرایش در جوامع انسانی وجود دارد؟

از دید تکاملی،هر عاملی که باعث کاهش رابطه جنسی بین دو غیر همجنس شود،به طور قابل توجهی شانس تولید مثل موفقیت آمیز را کاهش می دهد.بنابراین در نگاه اول به نظر می رسد در سیر انتخاب طبیعی ایسکشوالیتی صفتی ناسازگارانه(maladaptive)باشد.اما نرخ پایداری ایسکشوالیتی در جمعیت انسانی با این نکته در تضاد است.پس چرا انتخاب طبیعی صفت ایسکشوالیتی را در جمعیت انسانی حفظ کرده است؟برای این تناقض نظرات مختلفی ارائه شده و تحقیقات همچنان ادامه دارد:

از دیدگاه تکاملی ، هموسکشوالیتی و ایسکشوالیتی نتیجه ای مشابه خواهد داشت: کاهش قابل توجه تولید مثل و سازگاری صفر. تأثیرات ژنتیکی وراثتی بر همجنسگرایی پیدا شده است (رایس ، 1999) ، بنابراین ، مکانیسم های مشابهی می توانند در بازی باشند که منجر به ایسکشوالیتی شود. بیشتر نظریه های تکاملی که می خواهند منشا و دوام همجنسگرایی را توضیح دهند ، در سه گروه قرار می گیرند:

  •  ¹- فرضیه نوع‌دوستی خویشاوندی عنوان می‌کند که همجنس‌گرایان معمولاً احساس و حمایت عاطفی بالایی نسبت به خویشاوندان خود دارند که باعث افزایش شانس تولیدمثل در آن‌ها می‌شوند.در مطالعات پیمایشی که از افراد همجنس‌گرا در مورد سطح مراقبت از اعضای خانواده شان سوال شده بود ، محققان هیچ افزایش قابل توجهی نسبت به افراد غیر همجنس‌گرا نگرفتند (Bobrow & Bailey، 2001)(Rahman & Hull, 2005). علیرغم عدم تحقیقات جدید در مورد این موضوع ، می توان استدلال مشابهی راجع به صفات ایسکشوالیتی خویشاوندان ارائه داد.
  • ²- فرضیه زایایی خویشاوندان مؤنث عنوان می‌کند که ژن‌های مرتبط به همجنس‌گرایی مردان اگر باعث افزایش میزان تولید مثل در خویشاوندان آن‌ها شود، ممکن است فرگشت پیدا کند یعنی یک مزیت تولیدمثلی است که می‌تواند نرخ پایین تولید مثل مردان همجنس‌گرا را جبران کند.
  • ³- فرضیه تمرکز بر بازده فی‌نفسه رفتار شهوی متمایل به همجنس عنوان می‌کند که تکوین بین مردان جوان و مسن رفتار شهوی نسبت به همجنس یک استراتژی کسب اتحاد و بالا کشیدن خود در سلسه‌مراتب جنسی بیشتر به زنان محسوب می‌‌شود.

غلبه بیش از حد ، یا مزیت هتروزیگوتس(heterozygous) ، هنگامی اتفاق می افتد که افراد هنگام حمل دو آلل از یک ژن از آمادگی بیشتری در مقایسه با افرادی که فقط یک نوع آلل را برای یک ژن حمل می کنندبرخوردار باشند . در مورد همجنسگرایی ، حمل تنها یک آلل "هموسکشوال" می تواند مردان هتروسکشوال را برای همسران جذابتر کند ، و باعث همجنسگرایی در هموزیگوت ها برای آلل همجنسگرایان می شود (Gavrilets & Rice، 2006). این امر هنوز با شواهد تجربی در جمعیت همجنسگرایان پشتیبانی نشده است (سانتیلا ، و همکاران ، 2008) (آکسفورد ، 2008) ، اما امکان "overdominance"  در جمعیت های ایسکشوال قابل بررسی است.

  • انتخاب آنتاگونیست جنسی(Sexually antagonistic selection).

برای کشف کردن و شفاف‌سازیِ دینامیک‌های مربوط به فاکتورهای جنسیِ دخیل در شکل‌گیری هم‌جنس‌گرایی، محققان می‌بایست دسته‌ی بزرگی از مدل‌ها‌ را در نظر گرفته و سپس، تک به تک آنان را رد کنند. در آخر، تنها یک مدل ممکن باقی ماند که همان انتخاب آنتاگونیست جنسی است. مدل‌های دیگر هیچ‌ کدام با یافته‌های مطالعاتی سازگار نبودند و در آنان، یا الل‌ها به سادگی و سریع منقرض می‌شدند، جمعیت را مورد تهاجم قرار می‌دادند و یا الگوی پخش‌شدن صفت هم‌جنس‌گرایی در مردان و افزایش باروری در زنان موجود در شجره‌نامه، را در جمعیت توجیه نمی‌کردند. تنها مدل انتخاب آنتاگونیست جنسی که شامل حداقل دو ژن می‌شود که حداقل یکی از آنان باید روی کروموزوم X قرار داشته باشد. (که این کروموزوم از والد مونث به زاده‌ی مذکر به ارث می‌رسد)، برای تمامی داده‌ها صدق می‌کرد.
نتایج این مدل نشان می‌دهد چگونه برهم‌کنش بین هم‌جنس‌گرایی در مردان با افزایش باروری در زنانِ خویشاوند در جمعیت انسانی همراه است. بنابراین در نهایت، این صفت در جمعیت، هر چند با فرکانس پایین، وجود دارد، حفظ می‌شود و فواید آن برای وراثت ژن‌ها، در زنان شجره‌ی مادری مشاهده می‌شود. بنابراین این یافته‌ها جنبه‌های جدیدی از صفت هم‌جنس‌گراییِ مردان را در جمعیت مردان فراهم می‌کنند. خصوصاً این که نشان می‌دهند با افزایش گستره‌ی دید و در نظر گرفتن کل جمعیت انسانی، این صفت “مضر” محسوب نمی‌شود و باید آن را در تصویر بزرگ‌تری که در جمعیت وجود دارد، دید. چرا که تضادی با نظریه‌ی داروین ندارد و در حالت کلی، به نفع بقای ژن‌های یک شجره‌نامه است. بدین ترتیب می‌توان عامل به وجود آمدن این صفت در جمعیت را نیز توجیه کرد. شیوع صفات آنتاگونیست جنسی سبب می‌شود که در پروسه‌ی تکامل گونه‌ها، مزایایی برای یک جنس و مضراتی برای جنس مخالف ایجاد شود که تنها اخیراً مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.
این امر یکی از مکانیسم‌های کلیدی برای توجیه سطوح بالای تنوع که در جمعیت حفظ می‌شوند، می‌باشد. هم‌جنس‌گرایی در مردان ممکن است تنها یکی از مثال‌های موارد بی‌شمار موجود در این زمینه باشد. نتایج این پژوهش افق دید گسترده‌تری را برای بسیاری از صفاتی که منشأ ژنتیکی دارند و متناقض به نظر می‌رسند فراهم می‌کند؛ که در بسیاری از موارد کم‌تر شناخته شده‌اند. به نظر می‌رسد در جمعیت‌هایی که صفات آنتاگونیست جنسی وجود دارند، نسبت به جمعیت‌های فاقد این صفت در حال کلی، شانس بیش‌تری برای بقا وجود دارد. در نتیجه ژن‌های که هم‌جنس‌گرایی در مردان را القا می‌کنند، در نهایت سبب می‌شوند که باروری و زایاییِ در کل جمعیت افزایش یابد.

  • انتخابِ وابسته به تراکم-Density-dependent selection

انتخاب وابسته به تراکم ، زمانی اتفاق می افتد که سازواری-فیتنس ژنوتیپ ها در یک جمعیت به تغییرات اندازه یا تراکم جمعیت متفاوت پاسخ دهند. تنظیم تراکم جمعیت در یک محیط ثابت به این معنی است که با افزایش جمعیت ، سازواری کاهش می یابد. انتخاب وابسته به تراکم ، انتخابی است که تأثیرات آن بر روی یک صفت (سرعت و جهت تغییر) به تراکم جمعیت بستگی دارد.در حالی که شواهدی برای انتخاب وابسته به تراکم در جمعیتهای انسانی مدل سازی شده است (Bauch، 2008) (واکر و همیلتون ، 2008) ، تحقیقات زیادی در مورد انتخاب وابسته به تراکم در انسان انجام نشده است. تغییر فعلی به سمت نسبت های بیشتری از هویت های کوئیر ، از جمله افراد ایسکشوال ، ممکن است به "انتخاب وابسته به تراکم" به دلیل افزایش جمعیت انسان‌ها مربوط باشد.

همچنین گفته می شود که ژن Xq28 ، ژنی است که در ایجاد بیضه نقش دارد(Sanders, Martin, & Beecham, 2015). اگرچه به ژنهای خاصی با ننشده است ، اما مطالعات دیگر شیوع بالاتر وراثت مربوط به باروری زنان را در مردان همجنسگرایان یافته است (Langstrom, Rahman, Carlstom, & Lichtenstein, 2010) (Rahman, et al., 2007). ایسکشوالیتی ممکن است برعکس عمل کند ، و این امر توضیح بیشتر در بروز موارد ایسکشوال زن است.

جمع بندی : به طور کلی ، امکاناتی وجود دارد که مکانیسم های وراثت صفات همجنسگرایی در وراثت صفات ایسکشوالیتی اعمال شود ، اما عدم تحقیقات قاطع در هر دو زمینه مانع پیشرفت یافتن پاسخ ها شد.

سخن آخر : با در نظر گرفتن تمام امکاناتی که برای توضیح تکامل و تداوم ایسکشوالیتی در انسان آورده ام ، عاقلانه نیست که یک منبع را تنها دلیل یک ویژگی بدانیم که در یک سناریوی کامل منتقل نمی شود. با این حال ، یک توضیح تکاملی برای تداوم ایسکشوالیتی ، به احتمال زیاد ترکیبی از صفات پلی‌ژنتیکی انتخاب شده و تأثیرات فرهنگی سنگین بر تولید مثل در انسان است. با پذیرش هرچه بیشتر هویت های جنسی کوئیر در جوامع مدرن ، توانایی افراد برای عمل به خواسته هایشان و باز بودن برای شرکت در تحقیقات همچنان افزایش می یابد ، و این امر باعث می شود تا پیچیدگی های موجود در این موضوع از بین برود. به طور خاص در  ایسکشوالیتی ، جامعه تحقیق و پزشکی می تواند پیشرفت کند تا علی رغم شباهت های موجود ، تفاوت بین گرایش های جنسی و شرایط پاتولوژیک را ادامه دهد (فلور ، 2013) (گرسگارد ، 2013). برای پاسخ به این سوال در مورد ریشه های تکاملی ایسکشوالیتی و سایر گرایش های منحصر به فرد ، جامعه علوم زیستی ابتدا باید بر پاسخ دادن به چگونگی وراثت رفتارها بدون آموزش و جنبه های تکاملی رشد ذهنی و بیماری ها متمرکز شود. هنگامی که به سوالات مربوط به تکامل انسان می پردازیم ، نمی توانیم تحولات بیولوژیکی را از زمینه فرهنگی جدا کنیم و خواستار برقراری ارتباط بیشتر بین علوم زیستی و جوامع مردم شناسی هستیم. مطالعات مربوط به افراد ایسکشوال باید به سمت تعریف علمی از ایسکشوالیتی ، ارجاع رفتار ،روشهای شناسایی خود ادامه یابد و در عین حال تلاش شود تا از داده های ژنتیکی برای یافتن شباهت بین افراد ایسکشوال و تفاوت از جمعیت های دیگر استفاده شود. این جایی است که مشکلات مطالعه رفتار مبتنی بر "کشش" وجود دارد. چرا که ایسکشوال بودن در طیف وسیعی از میزان تجربه "کشش جنسی" تعریف می‌شود.(Bogaert A. F.,2012)(Bogaert A. F.، 2016) بنابراین تعریف آنچه باید در هنگام جمع آوری اطلاعات "ایسکشوال" در نظر گرفته شود دشوار است. محققان باید همراه با مواردی که هنگام استفاده از داده های نظرسنجی ذکر می شود ، آگاه باشند که ممکن است برخی از سوالات به عنوان خاصیت کشش عمومی به ویژه به کشش جنسی تعبیر شود. در این موارد ، سوالات باید تا حد امکان به طور خاص ساختار یافته باشند تا نتایج مفید به دست آورند. این امر به مسئله ناآگاهی از تعاریف منجر می شود ، خصوصاً هنگام تمایز بین انواع مختلف کشش (جنسی ، عاشقانه و غیره) (Chasin، 2011). بدین‌سان ارائه تعاریف مشخص می تواند در این موارد مفید باشد ، اما همچنین ممکن است پاسخ های مغرضانه ای برای تعاریف متناسب باشد که به جای آنچه در واقع درست است ، ارائه می شود. به طور کلی ، هرچه افراد بیشتری در زمینه شناسایی گرایش جنسی آموزش می بینند ، شناسایی هویت به عنوان یک روش تحقیق بیشتر و قابل اعتمادتر می شود. هنگام استفاده از داده های ژنتیکی ، تمرکز بر ارتباط مارکرهای مشترک در جامعه ایسکشوالیتی باید در اولویت باشد. در حالی که تحقیقات در مورد تأثیرات بیولوژیکی رفتار ممکن است دشوار و کند باشد ، اما ارزش آنها نباید تضعیف شود ، به ویژه برای افراد جامعه مورد مطالعه. در جهانی که به طور متفاوت با اقلیت ها رفتار می کند ، داده های علمی ممکن است به شما کمک کند که علی‌رغم اختلافات فردی ما انسان ها ، با بسیاری از شباهت هایمان با یکدیگر متحد هستیم.

اشتباهات علمی صفحه «بی‌جنس‌گرایی» ویکی‌پدیای فارسی‼️

متاسفانه دنیای نت فارسی پر است از تعاریف غلط اندر غلط ، ویکی‌پدیای فارسی که یکی از اولین مواردی است که افراد برای مطالعه درباره ایسکشوالیتی به آن مراجعه می‌کنند نیز پر است از تعاریف غلط و بدون رفرنس!
در این مقاله به برسی اشتباهات علمی صفحه "بی‌جنس‌گرایی" در ویکی‌پدیای فارسی می‌پردازیم.


1- در اولین پاراگراف که به تعریف ایسکشوالیتی پرداخته شده ، به جای کشش جنسی (sexual attraction) از لفظ "جذابیت جنسی" استفاده شده ، با اینکه این دو کلمه در نوشتار فارسی تقریبا معادل هم به‌کار می‌روند ، اما از آنجایی که در ادامه مقاله «romantic attraction» را "کشش عاطفی" ترجمه کرده است ، بهتر بود از لفظ "کشش جنسی" استفاده میشد.

2-در ادامه گفته می‌شود که افراد ایسکشوال "دارای هیچ‌گونه تمایلات جنسی نیست".
این مطلب دارای دوز بالایی اطلاعات کلیشه‌ای نادرست راجب ایسکشوالیتی است ، که مطمئناََ با موضع AVEN همخوانی ندارد!
درابتدا واژه "تمایلات"  که جمعِ "تمایل" است و از "میل" سرچشمه می‌گیرد ، هنگامی که با پسوند "جنسی" همراه باشد ، معادل "میل جنسی" (libido) است ، و این خود مهمترین غلط علمی در تعریف ایسکشوالیتی است!
اما افراد ایسکشوال می‌توانند[1] دارای میل جنسی نیز باشند ، و نبود کشش جنسی به معنای نبود میل و نیازِ جنسی نیست.
+ ببینید : تفاوت میل جنسی و کشش جنسی


asexual people may not have a diminished sexual drive [2]


افراد ایسکشوال ممکن است به هیچ وجه میل جنسی کمتری نداشته باشند!

3-در ادامه گفته می‌شود که "هیچ علاقه ای به داشتن رابطه جنسی با هیچ‌یک از جنسیت‌های دیگر ندارد" و این کلیشه فقط دامن زدن به طرزفکر منسوخ شدهِ "asexual  elitist" است. (ببینید : asexual elitist چیست؟ )
راجب این موضوع پیشتر در مقاله ای 3 قسمتی با عنوان "ایسکشوالیتی و رابطه جنسی " مفصلاََ توضیح داده ایم.

4-و بازهم تعاریف غلط! "بلکه هیچ علاقه‌ای به انجام اعمال جنسی ندارد." ، " البته بعضی آسکشوال‌ها هم سکس دارند هر چند که اشتیاقی به آن ندارند."

و اما رفرنس های معتبر : 


we argue only that sex can be enjoyable in the absence of sexual attraction [3]


 ما استدلال می کنیم که در غیاب کشش جنسی ، رابطه جنسی می تواند لذت بخش باشد.

بایستی بین "کشش فیزیکی" و "کشش جنسی" تفاوت قائل شد ، تا درک بهتری از این موضوع داشته باشید. 
+ ببینید: انواع کشش ها 

5- در ادامه موضوع بحث همیشگی درباره نوشتار واژه "asexual" به زبان فارسی است!
معادل فارسی این کلمه در زبان فارسی "بیجسگرا" است.
اما تلفظ این واژه به صورت : 
asexual : [ ey-sek-shoo-uhl  ] :  اِیسِکشُوآل
است.
بنابراین لفظ "آسکشوال" ، "آسکچوال" و ... کاملاََ غلط است.

6-ویکی پدیا حتی در فلسفه پشتِ رنگ های پرچم هم دچار اشتباه و سوءبرداشت شده!!!
طبق توضیح ارائه شده توسط AVEN :


The black stripe represents asexuality, the grey stripe representing the grey-area between sexual and asexual, the white stripe sexuality, and the purple stripe community [4][5][6]

نوار سیاه نشان دهنده ایسکشوالیتی ، نوار خاکستری نشان دهنده منطقه خاکستری بین سکشوال و ایسکشوال و نوار بنفش و سفید نشان دهنده جامعه.

و اما توضیح ویکی‌پدیای فارسی :
"سیاه: نماد بی میلی جنسی" !! 
بار دیگر ایسکشوالیتی را معادل بی‌میلی جنسی تعریف کرد!

"خاکستری: نماد مرز بین امیال جنسی و بی میلی به آنها"
 استفاده از لفظ "امیال" و "بی‌میلی" !

"سفید: نماد میل جنسی" 
هیچ ارتباطی با میل جنسی ندارد!


———————————————

پی‌نوشت و منابع: 

1-از آنجایی که AVEN افراد بدونِ میل جنسی (Nonlibidoism) را معتبر می‌داند از لفظ "می‌توانند" استفاده شده. 

2-Karli Cerankowski and Megan Milks ‘New orientations: Asexuality and its implications for theory and practice’, Feminist Studies, 36, 3, (2010): 650‐664.

3-Emens op cit. p. 306, fn.6

4-Bilić, Bojan; Kajinić, Sanja (2016). Intersectionality and LGBT Activist Politics: Multiple Others in Croatia and Serbia. Springer. pp. 95–96.

5-Decker, Julie. The Invisible Orientation: An Introduction to Asexuality. Skyhorse.

6- "Asexual". UCLA Lesbian Gay Bisexual Transgender Resource center. Archived from the original on September 4, 2017. Retrieved June 25, 2018.

فکر می‌کنم که یکی از جذاب‌ترین و در عین حال استرس‌زاترین موقعیت‌ها برای دگرباشان، Come Out کردن باشد.

کام‌اوت کردن به معنی بیرون آمدن است، اما وقتی در مورد خانواده رنگین‌کمانی بکار برده می‌شود، منظور بیرون آمدن از گنجه یا پستو و در واقع به معنای آشکار سازی گرایش جنسی می‌باشد.این عبارت در ابتدا تنها مختص همجنسگرایان بود، اما امروز در میان تمامی گرایش‌های جنسی غیر استریت، متداول است.تقریباً تمام کسانی که کام‌اوت می‌کنند، پیش از آن، درگیر پروسه‌ای طولانی جهت شناخت، کسب آگاهی و پذيرش خویش بوده‌اند و بعد به هر دلیلی تصمیم می‌گیرند که گرایش خود را برای شخص یا اشخاصی آشکار نمایند.
در این مقاله به برسی چند نکته و توصیه راجب کام اوت کردن می‌پردازیم. 

  • 1- شما موظف نیستید که کام اوت کنید!

این نکته را درک کنید که حتماََ نیاز نیست که راجب گرایش خود به دیگران توضیح دهید ( اگر این کار برایتان سخت است ). 

  • 2- به کسانی بگویید که می‌دانید برای شناخت بیشتر هویت شما تلاش می‌کنند.

به هیچ وجه برای آنهایی که همه چیز را به سخره می‌گیرند، خودعالِم‌پندارها و همینطور آنها که احترام متقابل را یاد نگرفته‌اند، کام‌اوت نکنید! 
کسانی را برای فاش کردن گرایش جنسی خویش انتخاب کنید که به آنها اعتماد دارید و یا به هر دلیلی لازم می‌دانید که از گرایش شما مطلع باشند.

  • 3- سعی کنید پیش از کام اوت کردن از دیدگاه نسبی فرد راجب بی‌جنسگرایی مطلع شوید. 

سعی کنید در هنگام صحبت با دوستتان یا پدر و مادرتان محوریت بحث را به سمت بیجنسگرایی ببرید تا از دیدگاه کُلی آنها راجب این موضوع و به طور کُلی تر گرایشات جنسی تا حدودی مطلع شوید ؛ این کار باعث می‌شود تا از طرز تفکر فرد مقابلتان قبل از کام اوت مطلع شوید و بدانید که آیا شخص خوبی برای کام اوت هست؟ یا بهتر است قبل از کام اوت سعی کنم با استدلال های منطقی طرزفکر غلطش را راجب این موضوع تغییر دهید.

  • 4- آماده دریافت سیل سوالات بیشمار باشید!

قبل از کام اوت کردن به خوبی راجب گرایش خود اطلاعات کسب کنید ، سعی کنید یک پاسخ منطقی برای تمام سوالاتی که ممکن است از شما پس از کام اوت کردن بپرسند داشته باشید ؛ اما با این حال وارد بازی‌های کلامی و بحث‌های بیهوده نشوید و اجازه ندهید برداشت‌های اشتباه طرف مقابل، شما را مضطرب یا عصبانی کند.

  • 5- یک سیستم پشتیبانی عاطفی داشته باشید!

سعی کنید قبل از کام اوت با دوستان دیگری که ایس هستند صحبت کنید ؛ از تجربیات آنها آگاه شوید و درباره شرایطتان با آنها گفت‌گو کنید ، وجود دوستانی با وجه اشتراک "ایسکشوالیتی" می‌تواند تاثیر بسزایی در فرآیند کام‌اوت کردن داشته باشد. 

  • 6-دیدگاه های پیش‌فرض زندگی‌تان بگویید. 

مخصوصاََ اگر می‌خواهید به پدر و مادرتان کام اوت کنید راجب انتظارات پیش فرض زندگی تان با آنها حرف بزنید ؛ احتمالاََ پدر و مادر از شما انتظار دارند مثل بقیه انسان ها روزی ازدواج کنید و آنها را صاحب نوه کنید! راجب این انتظار با آنها صحبت کنید و بخواهید که درکتان کنند. 

  • 7-نیازهای شما بر همه چیز ارجحیت دارد!

خودتان و نیازهایتان را جدی بگیرید و در این مورد قاطعانه صحبت کنید.و نگذارید هیچ کس با به رسمیت نشناختن نیازهایتان شما را آزار دهد. 

  • 8- تمام ابعاد قضیه را بسنجید.

تنها درصورتی این کار را انجام بدهید که تمام ابعاد قضیه را سنجیده و مطمئن باشید که بعد از کام‌اوت کردن، شرایط شما بدتر نشده و آسیب نخواهید دید.

  • 9- به صورت انفرادی کام اوت کنید.

تجربه نشان داده کام اوت به صورت انفرادی نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت و فرد مقابل راحت تر آماده پذیرش شما و نیازهایتان می‌شود ؛ اما کام اوت کردن در یک جمع قالباََ باعث تاثیر پذیری افراد از یک دیگر و عدم درک صحیح شما می‌شود و عموماََ استرس بیشتری هم به دنبال خواهد داشت. 

  • 10- می‌توانید مجازی کام اوت کنید!

اگر ارتباط رو در رو برایتان سخت است یا هر دلیل دیگری ؛ می‌توانید حرف هایتان را در قالب یک پیام بفرستید و کام اوت کنید ، این کار یک سری مزایا دارد ، از جمله اینکه می‌توانید تمام حرفتان را منسجم در یک متن بنویسید و با پیوست لینک وبسایت های معتبر به آن اثبات کنید که این یک گرایش طبیعی است نه یک بیماری یا اختلال! 
اما با این وجود این روش برای همه جواب نمی‌دهد ( ببینید در نوشتن بهتر هستید یا حرف زدن ؟)

و در آخر می‌خواهم بگویم که تجربه کام‌اوت همیشه و لزوماً شیرین نیست. گاهی ما را به این نقطه می‌رساند که "ای داد! کاش این راز تا آخر عمر توی پستویی تاریک می‌ماند، اما کار به اینجا نمی‌رسید که ناچار شوم خود را ثابت کنم.". همین می‌شود که کام‌اوت کردن به همان اندازه که می‌تواند شخص را سبکبال کند، ممکن است به افزایش اضطراب در او نیز دامن بزند.

پی نوشت : آیا یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان گرایش جنسی خودش را برای شما فاش کرده و یا می‌خواهد این کار را بکند؟

خوش به حال شما! چون می‌توانید مطمئن باشید که دست‌کم یک نفر در این دنیا هست که به شما اعتماد دارد! پس با نسخه پیچیدن‌های دکترمآبانه و اظهار نظرهای سطحی او را پشیمان و ناامید نسازید. فقط گوش کنید و حتی اگر درک چنین گرایشی برایتان غیرممکن است، به خود یادآوری کنید که آدم‌ها شبیه به هم نیستند، هرکس شبیه به شما نباشد لزوماً بیمار نیست، گرایش جنسی موجب تمایز یا تحقیر کسی نمی‌شود، و همچنین فراموش نکنید که اگر یک غیر استریت برای شما کام‌اوت کرده به این دلیل بوده که شما را انسانی شعورمند با ظرفیت بالا برای پذیرش دیگری می‌دانسته، نه یک دُگم متوهم. منتظر توصیه‌های پزشکی و روانشناسانه شما هم نیست. تنها نکته مهم این است که سعی کنید برای کسی که شما را دارای شعور می‌پندارد، احترام قائل شوید و او را احمق فرض نکنید.

 

منابع :

 1-https://asexualoutreach.org/@brianlangevin/8-tips-for-coming-out-as-ace/
2-http://www.asexualityarchive.com/asexuals-on-coming-out-advice/
3-http://aceblog.blogix.ir/post/36/Coming-out