ایسکشوال های ایران | Asexuala

ایسکشوال های ایران | Asexuala

شبکه آموزش و اطلاع رسانی ایسکشوالیتی به زبان فارسی

  • + آیا ممکن است گرایش جنسی تغییر کند؟ اگر بله میزان این تغییرات با جنسیت افراد ارتباطی دارد؟

گزارش ها و مستندات زیادی از مشاهده تغییر گرایش جنسی در افراد دیده شده.
به طور کلی مردان تمایل دارند که دگرجنسگرا (Heterosexual) یا همجنسگرا (Homosexual) باشند و این ترجیحات (بخصوص دگرجنس گرایی)، بطور کلی براي بقیه زندگی یک مرد، ثابت باقی می مانند. بطور معکوسی، زنان بیشتر احتمال دارد که از یک گرایش به گرایش بعدي تغییر جهت داده و یا دوباره به گرایش قبلی برگردند. همچنین این احتمال وجود دارد که تعدادي از زنان دگرجنس گرا، در دهه هاي 30 و 40 سالگی عمرشان، شروع به رفتارهاي همجنسگرایی کنند (بومیستر، 2004 ).

از طرف دیگر، تعدادي از زنان همجنسگرا، بعد از سالها رفتار همجنسگرایی، خواهان ارتباط با مردان هستند (بومیستر، 2004). همچنین، تعداد بسیار بیشتري از زنان همجنسگرا گزارش میدهند که با جنس مخالف ارتباط داشته اند تا مردان همجنس گرا (ساویان – ویلیامز، 1990 ؛ ویسمن،1996).
درپژوهشی 80 درصد از زنان همجنس گرا با مردان ارتباط جنسی داشته بودند درحالیکه 60-50 درصد از مردان همجنس گرا، تجربه ارتباط با جنس مقابل را داشتند.[روساریو و همکاران، 1996]
در پژوهشی دیگر درباره محرکهاي برانگیزاننده پاسخهاي جنسی در افراد، هنگامی که به زنان فیلمهایی از صحنه هاي مردان همجنسگرا، زنان همجنسگرا و دگرجنسگراها نشان داده شد، آنها سطوح مساوي از برانگیختگی جنسی نسبت به مشاهده هر یک از این صحنه ها نشان دادند [چیورس و بیلی، 2000 ]

زنان، در الگوهاي برانگیختگی، کمتر از مردان، به جنسیت خاص سوژه مورد مشاهده وابسته بودند که نشان‌دهنده انعطاف پذیري جنسی بیشتر زنان در پاسخهاي برانگیختگی جنسی بود. درحالیکه، برانگیختی جنسی در مردان، با گرایش جنسی ترجیحی آنها بیشتر مطابقت داشت؛ به این معنی که مردان، یا به تصاویر دگرجنس گرایی و یا همجنسگرایی واکنش نشان میدادند. همچنین مشاهده شده که در مقایسه با مردان، زنان بیشتر احتمال دارد که خودشان را دوجنسگرا بدانند (لومن و همکاران، 1994 ، ویسمن، 1996) .

در مطالعه دیاموند ( 1998 ) که به شیوه اي آینده نگرانه و به مدت 7 سال، بر روي 167 زن نوجوان و بالغ جوان انجام شد، مشاهده شد که تعداد بسیار زیادي از زنان همجنسگرا و دوجنسگرا،در دوره کودکی یا نوجوانی، تجربه مجذوبِ همجنس شدن را نداشتند اما گفته بودند که این جذب شدنها را، اولین بار در بزرگسالی و در پاسخ به مواجه با تفکرات یا افراد دو جنسگرا، همجنسگراهاي مرد، همجنسگراهاي زن و یا در نتیجه شکل گیري دوستی هاي بسیار شدید با یک زن خاص تجربه کرده بودند.
مطالعات دیاموند( 1998؛2000) همچنین شامل تعداد زیادي از زنان غیر برچسب خورده (Unlabeled) از نظر گرایش جنسی میشد که این مشاهده به این معنی بود که تعداد زیادي از زنان مورد مطالعه، گرایش خاصی را به عنوان گرایش جنسی ترجیحی خود انتخاب نکرده بودند. این زنان، همان زنانی بودند که تمایل به طبقه بندي خودشان نداشته و در مورد گرایش جنسی خود هنوز مردد بودند. این مشاهدات همگی دال بر تغییرپذیري بیشتر در گرایش جنسی زنان در صورت وجود شرایط محیطی متفاوت بودند.
همچنین نشان داده شده که درصد بالاتري از زنان همجنسگرا، نسبت به مردان همجنسگرا،گزارش میدهند که گرایش جنسی آنها انتخاب گرانه (a matter of choice) و به انتخاب خودشان بوده است. (روزنبلات، 1997 ؛ ویسمن،1996)

منبع : کتاب " روانشناسی جنسی: رویکردی تکاملی به جذابیت، تنوع طلبی و بی‌وفایی"
از دکتر دکتر داود محمدی

  • + آیا گرایش جنسی بیشتر تحت تأثیر عوامل ژنتیکی است یا محیطی ؟ این موضوع در زنان و مردان متفاوت است؟ 

هرچند همچنان عوامل مختلفی محیطی و ژنی نیز هست که یافت نشده اند و در دست تحقیق اند اما انچه اشکار است این است که همجنسگرایی مردان به قطع از الگوی ژنی نیز پیروی میکند و همجنسگرایی زنان بیشتر از الگوی محیطی. منبع : [ncbi]


بنابراین هم دلایل ژنی و هم محیطی در پیدایش یک گرایش جنسی موثر واقع میشوند.
تحقیقاتی که صورت دادیم بر روی 6 جفت دوقلو به گونه ای که حداقل یک نفر از این خانواده های دوقلو همجنسگرا بود و یک نفر هم بایسکشوال ، نتیجه نشان داد دختران دوقلو همگیشان گرایش به همجنس ندارند و این مارا سوق داد تا بگوییم چه بسا همجنسگرایی در زنان اکتسابی است تا انکه ژنی باشد اما یک جفت دوقلو مرد همجنسگرایی خود را نشان دادند و جفت های دیگر چیزی میان همجنسگرایی و دگرگرایی بودند (چندان روشن نبود دقیقا به چه سمتی گرایش دارند) و ما را به این نتیجه رساند که همجنسگرایی در مردان علت ژنی قویتری دارد. 


منبع : [Homosexuality in Monozygotic Twins Reared  Apart ]

 

اشتباهات علمی صفحه «بی‌جنس‌گرایی» ویکی‌پدیای فارسی‼️

متاسفانه دنیای نت فارسی پر است از تعاریف غلط اندر غلط ، ویکی‌پدیای فارسی که یکی از اولین مواردی است که افراد برای مطالعه درباره ایسکشوالیتی به آن مراجعه می‌کنند نیز پر است از تعاریف غلط و بدون رفرنس!
در این مقاله به برسی اشتباهات علمی صفحه "بی‌جنس‌گرایی" در ویکی‌پدیای فارسی می‌پردازیم.


1- در اولین پاراگراف که به تعریف ایسکشوالیتی پرداخته شده ، به جای کشش جنسی (sexual attraction) از لفظ "جذابیت جنسی" استفاده شده ، با اینکه این دو کلمه در نوشتار فارسی تقریبا معادل هم به‌کار می‌روند ، اما از آنجایی که در ادامه مقاله «romantic attraction» را "کشش عاطفی" ترجمه کرده است ، بهتر بود از لفظ "کشش جنسی" استفاده میشد.

2-در ادامه گفته می‌شود که افراد ایسکشوال "دارای هیچ‌گونه تمایلات جنسی نیست".
این مطلب دارای دوز بالایی اطلاعات کلیشه‌ای نادرست راجب ایسکشوالیتی است ، که مطمئناََ با موضع AVEN همخوانی ندارد!
درابتدا واژه "تمایلات"  که جمعِ "تمایل" است و از "میل" سرچشمه می‌گیرد ، هنگامی که با پسوند "جنسی" همراه باشد ، معادل "میل جنسی" (libido) است ، و این خود مهمترین غلط علمی در تعریف ایسکشوالیتی است!
اما افراد ایسکشوال می‌توانند[1] دارای میل جنسی نیز باشند ، و نبود کشش جنسی به معنای نبود میل و نیازِ جنسی نیست.
+ ببینید : تفاوت میل جنسی و کشش جنسی


asexual people may not have a diminished sexual drive [2]


افراد ایسکشوال ممکن است به هیچ وجه میل جنسی کمتری نداشته باشند!

3-در ادامه گفته می‌شود که "هیچ علاقه ای به داشتن رابطه جنسی با هیچ‌یک از جنسیت‌های دیگر ندارد" و این کلیشه فقط دامن زدن به طرزفکر منسوخ شدهِ "asexual  elitist" است. (ببینید : asexual elitist چیست؟ )
راجب این موضوع پیشتر در مقاله ای 3 قسمتی با عنوان "ایسکشوالیتی و رابطه جنسی " مفصلاََ توضیح داده ایم.

4-و بازهم تعاریف غلط! "بلکه هیچ علاقه‌ای به انجام اعمال جنسی ندارد." ، " البته بعضی آسکشوال‌ها هم سکس دارند هر چند که اشتیاقی به آن ندارند."

و اما رفرنس های معتبر : 


we argue only that sex can be enjoyable in the absence of sexual attraction [3]


 ما استدلال می کنیم که در غیاب کشش جنسی ، رابطه جنسی می تواند لذت بخش باشد.

بایستی بین "کشش فیزیکی" و "کشش جنسی" تفاوت قائل شد ، تا درک بهتری از این موضوع داشته باشید. 
+ ببینید: انواع کشش ها 

5- در ادامه موضوع بحث همیشگی درباره نوشتار واژه "asexual" به زبان فارسی است!
معادل فارسی این کلمه در زبان فارسی "بیجسگرا" است.
اما تلفظ این واژه به صورت : 
asexual : [ ey-sek-shoo-uhl  ] :  اِیسِکشُوآل
است.
بنابراین لفظ "آسکشوال" ، "آسکچوال" و ... کاملاََ غلط است.

6-ویکی پدیا حتی در فلسفه پشتِ رنگ های پرچم هم دچار اشتباه و سوءبرداشت شده!!!
طبق توضیح ارائه شده توسط AVEN :


The black stripe represents asexuality, the grey stripe representing the grey-area between sexual and asexual, the white stripe sexuality, and the purple stripe community [4][5][6]

نوار سیاه نشان دهنده ایسکشوالیتی ، نوار خاکستری نشان دهنده منطقه خاکستری بین سکشوال و ایسکشوال و نوار بنفش و سفید نشان دهنده جامعه.

و اما توضیح ویکی‌پدیای فارسی :
"سیاه: نماد بی میلی جنسی" !! 
بار دیگر ایسکشوالیتی را معادل بی‌میلی جنسی تعریف کرد!

"خاکستری: نماد مرز بین امیال جنسی و بی میلی به آنها"
 استفاده از لفظ "امیال" و "بی‌میلی" !

"سفید: نماد میل جنسی" 
هیچ ارتباطی با میل جنسی ندارد!


———————————————

پی‌نوشت و منابع: 

1-از آنجایی که AVEN افراد بدونِ میل جنسی (Nonlibidoism) را معتبر می‌داند از لفظ "می‌توانند" استفاده شده. 

2-Karli Cerankowski and Megan Milks ‘New orientations: Asexuality and its implications for theory and practice’, Feminist Studies, 36, 3, (2010): 650‐664.

3-Emens op cit. p. 306, fn.6

4-Bilić, Bojan; Kajinić, Sanja (2016). Intersectionality and LGBT Activist Politics: Multiple Others in Croatia and Serbia. Springer. pp. 95–96.

5-Decker, Julie. The Invisible Orientation: An Introduction to Asexuality. Skyhorse.

6- "Asexual". UCLA Lesbian Gay Bisexual Transgender Resource center. Archived from the original on September 4, 2017. Retrieved June 25, 2018.

نشانگرهای بیولوژیکی ایسکشوالیتی : دست غالب ، ترتیب ولادت(ترتیب تولد فرزندان) .

نشانگر زیستی (Biological Markers ) عموماً به یک شاخص قابل سنجش از برخی حالت‌ها و شرایط بیولوژیک یا زیستی اشاره دارد. گاهی نیز به یک ماده که حضورش نشان‌دهنده وجود یک ارگانیسم زنده است، اشاره دارد.
در این مقاله به برسی نشانگر های زیستی در تعیین گرایش جنسی می‌پردازیم.
داده هایی که در ادامه باهم برسی خواهیم کرد حاصل پژوهشی از 325 ایسکشوال(60 مرد و 265 زن با میانگین سنی : 24.8 ) و 690 هتروسکشوال(دگرجنسگرا)(190 مرد و 500 زن با میانگین سنی 23.5 ) و 268 غیردگرجنسگرا ( دوجنسگرا و همجنسگرا)(64 مرد و 204 زن با میانگین سنی 29.0 سال) است.

مردان و زنان ایسکشوال به ترتیب 2.4 و 2.5 برابر بیشتر از افراد دگرجنسگرا غیرراست دست بودند همچنین از نظر تعداد برادران بزرگتر و خواهران بزرگتر بین گروههای گرایش جنسی تفاوت معناداری وجود داشت ، به این صورت که مردان ایسکشوال و نان-هتروسکشوال (بایسکشوال و هموسکشوال) دیرتر متولد می‌شوند نسبت به مردان هتروسکشوال! و زنان ایسکشوال زودتر متولد می‌شوند نسبت به زنان نان-هتروسکشوال.

  • -دست غالب.

تئوری "هورمونهای قبل از زایمان" بیانگر این است که دست غالب (و همچنین نسبت های رقمی) و گرایش جنسی با سطح آندروژن قبل از تولد مرتبط هستند ، به طوری که قرار گرفتن در معرض سطوح بالاتر آندروژن منجر به ایجاد الگوهای بیشتر مردانه می شود ، از جمله افزایش چپ دست بودن.
ﺯﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ ﻋﺼﺒﯽ ﻣﻐﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ E ۱ ﺗﺎﺣﺪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﺸﻒ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ . ﺍﺳﺘﺮﺍﺩﯾﻮﻝ ﻭ ﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮﻭﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪٔ ﺁﻧﺰﯾﻢ ۵ α- ﺭﺩﻭﮐﺘﺎﺯ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺩﯼ ﻫﯿﺪﺭﻭﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮﻭﻥ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﻋﻤﻞ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﻪ ﮔﯿﺮﻧﺪﻩﻫﺎﯼ ﺁﻧﺪﺭﻭﮊﻥ ( ﻫﻮﺭﻣﻮﻧﻬﺎﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺻﻔﺎﺕ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﯾﺶ ﻭ ﮐﻠﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ) ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺟﺴﻤﯽ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺮﻧﺪﻩﻫﺎﯼ ﺁﻧﺪﺭﻭﮊﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺎﻥ ﺑﯽﺣﺴﯽ ﺁﻧﺪﺭﻭﮊﻧﯽ E ۲ ﻭ ﯾﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ ( ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﭘُﺮﯾﺎﺧﺘﮕﯽ ﻣﺎﺩﺭﺯﺍﺩﯼ ﻏﺪﻩٔ ﻓﻮﻕ ﮐﻠﯿﻪ ) E ۳ ؛ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍﯾﯽ نیز (ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺯﻧﺎﻥ) ﻧﺘﯿﺠﻪٔ ﭼﻨﯿﻦ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ.

  • -ترتیب ولادت

ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺍﺧﯿﺮ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍﯾﯽ ﻓﺮﺩ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ . ﺑﻼﻧﮑﺎﺭﺩ ﻭ ﮐﻼﺳﻦ E ۴ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۹۷ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍﯾﯽ ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﺗﺎ ۳۳٪ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺑﺮﺩ . ﺍﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪٔ ﺑﻼﻧﮑﺎﺭﺩ «ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺘﺒﺮﺗﺮﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎﯼ ﺍﭘﯿﺪﻣﯿﻮﻟﻮﮊﯾﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﮔﺮﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﮐﺸﻒ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ . » ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ، ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﻨﯿﻦ ﻣﺬﮐﺮ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺑﺎ ﺟﻨﯿﻦ ﺑﻌﺪﯼ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺍﯾﻦ ﺟﻨﯿﻦﻫﺎ ﺁﻧﺘﯽ ﮊﻥ H-Y ﮐﻪ نقش ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺟﻨﺴﯽ ﻣﻬﺮﻩﻫﺎ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ . ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻧﺘﯽ ﮊﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﺘﯽ ﺑﺎﺩﯼ ﻣﺎﺩﺭﯼ H-Y ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ‌ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ (ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ) ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ . ﺳﭙﺲ ﺁﻧﺘﯽ ﺑﺎﺩﯼﻫﺎﯼ H-Y ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺟﻨﯿﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﺍﯾﯽ ﺁﻧﺘﯽ ﮊﻧﻬﺎﯼ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺎﻻﺕ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻐﺰ ﺟﻨﯿﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﺁﻭﺭﻧﺪ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ «ﺍﺛﺮ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﺑﺮﺍﺩﺭ » E ۵ ﯾﺎﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
حال در طی این پژوهش مشخص شده که این بیومارک تا حد زیادی برای ایسکشوالیتی و دیگر گرایشات نیز صادق است.
و به طور مشخص ، مردان ایسکشوال به طور قابل توجهی برادر بزرگتر و خواهر بزرگتر در مقایسه با گروه های دیگر داشتند و زنان ایسکشوال به طور قابل توجهی کمتر از گروه های دیگر خواهر و برادر بزرگتر داشتند.


در مجموع ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﺮﺍﯾﺶ ﺟﻨﺴﯽ ﭼﻪ ﺩﮔﺮﺟﻨﺴﮕﺮﺍ ﯾﺎ ﻫﻤﺠﻨﺴﮕﺮﺍ، ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪء ﺗﺪﺍﺧﻞ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺑﯿﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮﺍﺕ ﺁﻧﺎﺗﻮﻣﯿﮏ ﻭ ﻫﻮﺭﻣﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺭﺷﺪ ﺟﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ؛ برای مثال  ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺭﻩ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ﺩﯼﺍﺗﯿﻞﺍﺳﺘﯿﻞ ﺑﺴﺘﺮﻭﻝ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍ ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﻧﺪ ﺩﺭ ﺳﻪﻣﺎﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ (ﻭ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻣﺎﻩ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ) ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍ ﺷﺪﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

با مطالعات و پژوهش های جدیدتر میزان همپوشانی تاثیرات بیولوژیکی بر گرایش جنسی پررنگ تر می‌شود.

-----------------------------------

منابع : 
1-https://web.archive.org/web/20140914182040/http://glossario.paginemediche.it/it/glossario_popup/glossario/search.aspx?text=Biomarker&ispopup=0

2-https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/24045903

3-http://borngay.procon.org/view.answers.php?questionID=001359

4-http://articles.latimes.com/2006/jun/27/science/sci-brothers27

+آیا ایسکشوالیتی ژنتیکی است ؟ 

به طور کلی تشخیص میزان تاثیر عوامل ژنتیکی بر گرایش جنسی افراد کاری پیچیده است که این مورد در ایسکشوالیتی (به دلیل جمعیت آماری کم ) پیچیده تر هم می‌شود. 
این می تواند محصول هر ترکیبی از پاسخها باشد: فیزیولوژیکی ، ژنتیکی ، تربیتی ، محیطی ، جامعه شناختی ... و غیره
تا به امروز هیچ پژوهشِ معتبری درباره تاثیر ژنتیک بر ایسکشوالیتی انجام نشده است ؛ اما پژوهشی  که در نشریه ساینس انجام شد که نشان می‌دهد گرایش جنسی همجنس‌گرایی تحت تاثیر یک ژن خاص نیست بلکه از برهم‌کنش تعداد فراوانی ژن، حاصل می‌شود.
همچنین تحقیقات گسترده  بر روی رفتار های همجنس خواهانه نشان دادند ژنتیک بسیار پیچیده تر از ان است که تصور میشد و در نتیجه محیط و اجتماع و
ژنتیک همگی با هم کلید پیدایش یک گرایش هستند.
با این وجود تعمیم نتایج این پژوهش ها بر ایسکشوالیتی چندان به دور از منطق نیست.
نمونه هایی از کاربران در AVEN  و reddit  مدعی شده‌اند که خودشان و پدر/مادر -شان ایسکشوال هستند که این نمونه ها به تاثیر ژن ها بر این گرایش دامن می‌زند.

در مجموع این یک سوال پیچیده است که فعلا پاسخ واحدی نداریم ؛ اما تاثیر عوامل ژنتیکی بر ایسکشوالیتی چندان هم دور از انتظار نیست!