ایسکشوال های ایران | Asexuala

ایسکشوال های ایران | Asexuala

شبکه آموزش و اطلاع رسانی ایسکشوالیتی به زبان فارسی

من حدس می زنم که بسیاری از شما که در حال خواندن این مقاله هستید می دانید "ایسکشوالیتی" به چه معناست ، زیرا مخاطبان من تقریباً منحصر به افراد ایسکشوال و یا ایرومانتیک است.

ایسکشوال: کسی که کشش جنسی را تجربه نکند.

با تغییرات جزئی ، این همان معنایی است که همه ما در اینجا می فهمیم ، درست است؟

و من مطمئن هستم که همه ما با افرادی روبرو شده ایم که از این واژه متفاوت استفاده می کنند ، از زیست شناس سخت گیر که در مورد قارچ صحبت می کند، از افرادی که از آن به عنوان مترادف مجرد استفاده می کنند مثل "دختر 16 ساله عصبانی که تصمیم گرفته است ایسکشوال شود زیرا پسران آشغال هستند."

واضح است که هرکسی همانطور که ما از این کلمه استفاده می کنیم استفاده نمی کند، اکثر مردم حتی از تعریفی که ما استفاده می کنیم اطلاعی ندارند.

بنابراین ، پس چرا هرگاه کسی از دور کلمه "ایسکشوال" را برای توصیف خود استفاده می کند ، ما به طور خودکار تصور می کنیم که منظور آنها همان است که ما انجام می دهیم و آنها را در آغوش می گیریم؟ از کجا می دانیم که آنها مانند آن دختر 16 ساله عصبانی از آن استفاده نمی کنند؟ از کجا می دانیم که منظور آنها از این کار این نیست که آنها فعالانه تصمیم دارند کشش جنسی خود را نادیده بگیرند و رابطه جنسی برقرار نکنند؟

این از زمانی که به دنبال لیستی از افراد ایسکشوال مشهور گشتم ، مرا آزار داده است. به نظر می رسید که بسیاری از افراد در این لیست قرار داشته اند زیرا آنها هرگز رابطه جنسی نداشته اند یا به دلیل وجود پیوند ناخوشایند شخصی که مدتها پیش در برخی مصاحبه ها از کلمه "ایسکشوال" استفاده کرده است. 
معمولاً زمینه کافی وجود ندارد زیرا مصاحبه کننده مستقیماً از آنها نقل قول نمی کند ، یا نحوه توصیف آنها مبهم است و به نظر می رسد تجرد یا پرهیز بیش از جنسیتی است که ما آن را می شناسیم.

من می فهمم که ما به یک چهره مشهور احتیاج داریم ، کسی که به او اشاره کند و بگوید ، "بله ، من دقیقاً مثل آنها هستم". مهم است ، ارزشمند است ، به ما مشروعیت فوری می دهد. واضح است که ما تنها نیستیم و نشان میدهد آن شخص یکی از ما است.

اما اگر نباشند چه؟

من این را می نویسم به دلیل واکنش به مقالاتی درباره تیم گان(Tim Gunn) که می گوید 29 سال است که رابطه جنسی نداشته است. افراد تگ شده در حال فریاد زدن هستند که چگونه مقاله ها به نوعی گرایش او را پاک می کنند و هویت او را انکار می کنند زیرا آنها ترجیح میدهند از او به عنوان "مجرد" یاد کنند ، نه "ایسکشوال".

بله ، او در کتاب خود خود را "ایسکشوال" توصیف کرده است ، اما اگر او منظورش از ایسکشوال همان چیزی که ما تعریف میکنیم نباشد چه؟ آیا جایی وجود دارد که او به طور دقیق منظور خود را از کلمه "ایسکشوال" روشن کرده باشد؟ اگر او از کلمه asexual به همان روشی که ما استفاده کردیم استفاده کرد ، پس ما حق داریم از نحوه جهت گیری مقاله ها ناراحت شویم. با این حال ، در عین حال ، اگر او این کلمه را به همان روشی که ما از آن استفاده می کنیم استفاده نمی کند ، پس حق نداریم هویتی به او اختصاص دهیم که متعلق به خودش نباشد.

من فقط یک شخص مشهور را دیدم که کاملاً ایسکشوال است ، همانطور که منظور ما این است. و آن نویسنده کری هولم(Keri Hulme) است که در این مقاله درباره آن صحبت می کند ، و با تایید AVEN کامل می شود. آیا دیگرانی هستند که قطعاً از کلمه asexual به همان روشی که ما استفاده می کنیم استفاده می کنند؟


منبع :سایت asexuality archive

در این سری از مقالات به برسی ، تفکیک و آنالیز نظراتِ مختلف راجب ایسکشوالیتی می‌پردازیم.
در شبکه های اجتماعی نظرات متفاوت مثبت و منفی راجب ایسکشوالیتی به چشم می‌خورد ما در این رشته مقالات این نظرات و ادعا های پرکاربرد را مورد آنالیز قرار داده ، و پس از توضیح و دلیل اشتباه بودن این نظرات نحوه پاسخگویی به این مخالف ها را می‌گوییم.

  • 1- خب که چی؟! چه اهمیتی داره که شما ایسکشوال هستید؟

یکی از رایج ترین نظرات و بازخورد های گرفته شده ، پس از انتشار مطالب راجب ایسکشوالیتی عدم اهمیت این موضوع است!
معمولا افراد بیان می‌کنند که "هیچ کس اهمیتی نمی دهد که شما رابطه جنسی دارید یا ندارید!"
شاید در نگاه اول این نظرات به خودی خود خصمانه و توهین آمیز نباشند ، اما درواقع آن چیزی که آنها سعی دارند بگویند این است که "ایسکشوالیتی  به اندازه کافی مهم نیست که بتوانیم درباره آن صحبت کنیم" و غالبا این مفهوم را به همراه دارند که "نباید گرایش جنسی را جار بزنیم!" ، "گرایش هر فرد نباید از اتاق خواب فراتر رود!" و ...
نظراتی از این قبیل معمولاً عمداً نفی کننده هستند. 


"من اهمیتی نمیدم که ایسکشوال هستی ، هرچی هستی خوبه!"


 اما درعوض ، آنها ادعای مستقیمی دارند که ایسکشوالیتی "چیزی" نیست! ، قابل بحث نیست و صحبت درباره آن اتلاف وقت بیهوده است.
افرادی که می‌گویند "چه کسی اهمیت می دهد؟"  در واقع اهمیت می دهند!
 آنها در مورد ایسکشوالیتی نظر دارند ، و نظرشان هم در نفی این موضوع است!
 اگر کسی واقعاً اهمیتی نمی داد و برایش هیچ تفاوتی نداشت ، اصلاً چیزی نمی گفت ، حتی برای خواندن مقاله روی آن کلیک هم نمی‌کرد! چون برایش اهمیتی ندارد.
افرادی که می‌گویند :"هیچ کس اهمیت نمیده که شما رابطه جنسی ندارید" ، در واقع دوز بالایی از اطلاعات نادرست را ارائه می‌دهند که ایسکشوالیتی را مترادف با تجرد و پرهیزکاری می‌خوانند.

مثال ها : 
 - دست از تلاش برای توضیح گرایشات بردارید!
 -هیچ کس اهمیت نمیده!

- گرایشتون رو تو چشم ما فرو نکنید!!

 چرا این نظرات مشکل دارند؟
اول اینکه این یک حمله به ایسکشوالیتی است! آنها به جای اعتراض و نقد به برخی از جنبه های واقعی ایسکشوالیتی ، به نفی و رد کلی این موضوع و عدم اهمیت آن می‌پردازند.
در هیچ کجا تبلیغاتِ "دو دقیقه ایس" وجود ندارد که مردم مجبور باشند تبلیغات ایسکشوالیتی ببیند و بشنود! هیچ گروهی از ایس ها وجود ندارند که در خیابان ها فریاد بزنند "ما ایسکشوال هستیم!" ؛ ما در مترو بروشور های تبلیغاتی راجب ایشکشوالیتی به خورد مردم نمی‌دهیم! ما هیچ کس را مجبور به آموختن درباره ایسکشوالیتی نمی‌کنیم!
دوم اینکه این نظرات سعی در خاموش کردن صدای ما است!
 صحبت کردن در مورد احساسی که دارید  تعرض نیست!  بازکردن و توضیح در مورد چگونگی پیمایش در دنیا وقتی کشش جنسی را تجربه نمی کنید ، ورود غیرمعقول به زندگی یک شخص نیست! نوشتن مقاله در مورد گرایش جنسی شما جرم نیست! تمام کاری که ما انجام می دهیم این است که می گوییم: "من دوست دارم به خاطر اون چیزی که هستم شناخته شوم و درک شوم و تنها من نیستم که چنین احساسی دارم". 
این تمام آن چیزی است که ما می‌گوییم ، ما این موضوع رو در چشمان کسی فرو(!) نمی‌کنیم.

از طرفی منظور آنها این است که "شما متفاوت هستید و من این تفاوت شما را دوست ندارم ، بنابراین نمی‌خواهم که در مورد آن صحبت کنید". 
دقیقاً همین اظهارنظرها برای دهه ها برای حمله به همجنسگرایان و اقلیت های مذهبی و فمینیست ها و... مورد استفاده قرار گرفته است. 

     - نحوه پاسخگویی :

از آنجایی که این نوع نظرات عموماََ حمله به ایسکشوالیتی است تا نقد و اعتراض عقلانی ، بنابراین بهتر است از پاسخ دادن اجتناب کنید ، چرا که اگر  هدف "ساز مخالف زدن" باشد ، ساعت ها بحث هم بی‌نتیجه می‌ماند!

 

  • 2- فقط راجب این مورد لطفا صحبت نکنید! همین همه مشکلاتتون رو حل می‌کنه!

مثال ها :
1-به کسی نگید که چقدر به ندرت کشش جنسی رو تجربه می‌کنید! و درباره سکس-لایف‌تون با کسی صحبت کنید ، اون وقت فرقی با استریت ها ، همجنسگراها و ... ندارید.
2-اگر بیجنسگرا هستین چرا درباره اش صحبت میکنید و خودتون رو روبروی تبعیض قرار میدید؟
3-اگر هرچی که هستید رو برای خودتون نگه دارید و به کسی نگید تبعیضی هم ندارید!
و ....

چرا این نظرات مشکل دارند؟
به تعبیری تمام این نظرات خلاصه می‌شود در "خفه شو! و برو!" این افراد وانمود می‌کنند که قصد جلوگیری از ایجاد تبعیض برای شما را دارند اما با این نظرات فقط سعی در ساکت کردن صدای شما دارند!
یا به تعبیری دیگر و به مراتب ناراحت کننده‌تر ، این نظرات فقط قربانی کردن قربانی است!اگر اتفاقی بدی  درنتیجه بیان گرایش جنسی خود رخ می‌دهد مقصر شما نیستید که آن چیزی که هستید را بیان کرده‌اید ، بلکه مقصر فرد یا افرادی هستند که با شما برخورد کرده‌اند ، شما قربانی یک رخ داد بد شده اید ، و مقصر آنها هستند.
 اگر کسی بعد از اینکه شما به او گفتید بیجنسگرا هستید کاری با شما انجام داد ، مقصر او هست ، آنها کسانی هستند که کار اشتباهی انجام داده اند. شما نباید از ترس اینکه دیگران چگونه عکس العمل نشان می دهند پنهان کنید که چه کسی هستید شما مسئولیتی در قبال واکنش افراد دیگر ندارید!
این نوع نظرات همچنین تصور می‌کنند که می‌توانند با هرمشکلی مقابل ایسکشوالیتی مبارزه کنند ، اگر فقط "ساکت" باشید درباره چیزی که هستید با کسی صحبت نکنید!
اما اینطور نیست ، اگر راجب ایسکشوالیتی صحبت نشود ، اطلاع رسانی نشود و آموزش داده نشود ، مشکلات بیشتر می‌شود.
از نگاهی دیگر : مگر بقیه افراد راجب مسائل و روابط جنسی خارج از اتاق خواب صحبت نمی‌کنند ؟ کسانی که این نظرات را مطرح می‌کنند مشکلات طرد شدن یا حتی خصومت را که ممکن است درصورت عدم مشارکت یک ایسکشوال در بحث های جنسی پیش بیاید را نادیده می‌گیرند.

نحوه پاسخگویی:
قربانی را ساکت نکنید!
درباره مشکلاتی که به دلیل ایسکشوال بودن برایتان پیش آمده صحبت کنید.
درباره اهمیت اطلاع رسانی و توضیح و آگاهی راجب ایسکشوالیتی و مزایایی که به دست آورده اید صحبت کنید.

 

  • 3- برای این گرایش کانال زدید؟ چرا به ی انجمن راجب نداشتن رابطه جنسی احتیاج دارید؟! 

مثال ها 
1- این چیزها تو ایسکشوالا برای من مسخره است! شما فقط "جامعه" ای هستید که " ی کاری" رو انجام نمی‌دید ، چرا نیاز به انجمن دارید؟ من هم از کوهنوردی داخل سالن خوشم نمیاد ، باید برم انجمن کوهنوردان غیرسالنی تشکیل بدم؟ :))
2-خب اگه کسی میخواد رابطه جنسی نداشته باشه ، انتخاب خودشه ، دیگه نیازی به گروه و انجمن نداره!
و ....

چرا این نظرات مشکل دارند؟
افرادی که  نیازِ به یک انحمن بیجنسگرایی را زیر سوال می برند ، سعی می کنند ایسکشوالیتی  را در "نداشتن رابطه جنسی"  خلاصه کنند! ، بنابراین آنها از ابتدا اشتباه می کنند. بخاطر داشته باشید که نمی توان این افراد را در زمره افراد "غیر مطلع" طبقه بندی کرد. برای کلیک کردن برای ارسال نظر ، آنها مجبور شدند از مقاله ای در این مورد عبور کنند. مقاله ای که تقریباً به طور قطع بیان می کرد ایسکشوالیتی با "نداشتن رابطه جنسی" متفاوت است!
به همین دلیل این افراد سعی می‌کنند هر موضوع پوچی را با یک تعمیم اشتباه به ایسکشوالیتی مرتبط کنند!  اغلب اظهاراتی مانند "من ژاکت بافتنی دوست ندارم ، آیا باید گروهی را برای افرادی که ژاکت بافتنی دوست ندارند ایجاد کنم؟" (یا مثال هایی به همان اندازه احمقانه!)
 آنها اغلب سعی می کنند بگویند که نداشتن رابطه جنسی یا علاقه نداشتن به رابطه جنسی مسئله مهمی نیست ، و این بر نحوه زندگی شما یا تعامل با دیگران تأثیر نخواهد گذاشت.
آنها کاملاً  فراگیر شدن رابطه جنسی و مسائل جنسی در زندگی روزمره انسان ها  را زیر سوال می‌برند!
و زیربنای همه این تفکراتِ غلط و عجیب و غریب این است که اساساً برای افراد غیرممکن است بر اساس کاری که انجام نمی دهند جامعه ای با دیگران پیدا کنند. 
ظاهراً ، آنها هرگز در مورد وگان ها ، آتئیست ها و اقلیت های دیگر  ، چیزی نشنیده اند!

نحوه پاسخگویی : 
 یادآوری کنید که ایسکشوالیتی معادل "نداشتن رابطه جنسی" نیست. در صورت امکان مستقیماً از مقاله نقل قول کنید. ( یک مقاله سه قسمتی درباب ایسکشوالیتی و رابطه جنسی نوشته شده : اینجا کلیک کنید)
درباره اینکه چرا به یک انجمن نیاز دارید صحبت کنید. درباره چگونگی احساس شما با افرادی که همین احساس را دارند ، صحبت کنید در مورد چگونگی بیگانه بودن احساس داشتن یک مشکل و تنهایی به دلیل روشی که متفاوت از سایر افراد در رابطه جنسی دارید صحبت کنید.

جهت خواندن ادامه مقاله بر روی «ادامه نوشته» کلیک کنید!

+ تفاوت جذابیت زیبایی شناختی در مقابل جذابیت جنسی چیست ؟

به عبارت ساده جاذبه جنسی یا همان " sexual attraction " همان تفکر ذاتی است که دوست دارید پس از دیدن یک شخص با آن رابطه برقرار کنید. 
در حالی که جاذبه زیبایی یا همان "aesthetic attraction" همان تفکر ذاتی است که شما یک شخص یا چیز را زیبا می‌پندارید و از نظرتان جالب است. 
برای مثال هنگامی که افراد جذابیت زیبایی شناختی را توصیف می کنند ، تمایل دارند از عباراتی مانند "زیبا مانند غروب خورشید" یا "زیبا مانند یک شاهکار نقاشی "  استفاده می کنند. اما هنگامی که افراد جذابیت جنسی را توصیف می کنند ، بندرت از کلماتی مانند" غروب خورشید "یا" نقاشی "استفاده می کنند و بیشتر کلمات " هات " ، " سکسی " و ... محوریت دارند. 

+ آیا ایسکشوال ها جذابیت جنسی را تجربه نمی‌کنند ؟

خیر ؛ همانطور که گفته شده بود افراد ایسکشوال کشش یا جذابیت جنسی یا همان "sexual attraction "را تجربه نمی‌کنند. 
برای مثال وقتی برای اولین بار زنی برهنه را مقابل خود دیدم ، مانند این بود که به نقشه راه نگاه می کردم. اکنون ، من "نقشه راه" را دوست دارم ،چون برایم جالب بود. اما مردم هنگام توصیف جاذبه جنسی از کلمه "نقشه راه" استفاده نمی کنند!

+ آیا ایسکشوال ها جذابیت زیبایی را هم تجربه نمی‌کنند ؟

اینطور نیست! افراد ایسکشوال می‌توانند جذابیت زیبایی یا همان "  aesthetic attraction" را تجربه کنند. 
زیبایی شناسی یک فرآیند طبیعی در هر فرد سالم است و ارتباطی با هیچ گرایش جنسی و عاطفی ندارد! 
من بعضی از افراد را می‌بینم که واقعا زیبا هستند ؛ می‌خواهم ساعت ها آن ها را به تماشا بنشینم همانطور که به یک منظره زیبا خیره می‌شوم یا یک تابلوی نقاشی ، برای مثال دیدنِ منظره این آبشار برای من لذت بخش است ، چون من زیبایی را درک می‌کنم ، اما هرگز نمی‌خواهم با این منظره رابطه جنسی داشته باشم!!

جاذبه زیبایی (Aesthetic attraction ) هرگز مولفه جنسی (sexual)ندارد!

----------------------------------------

منبع : http://www.asexualityarchive.com/what-are-your-thoughts-on-aesthetic-versus-sexual-attraction/

اشتباهات علمی صفحه «بی‌جنس‌گرایی» ویکی‌پدیای فارسی‼️

متاسفانه دنیای نت فارسی پر است از تعاریف غلط اندر غلط ، ویکی‌پدیای فارسی که یکی از اولین مواردی است که افراد برای مطالعه درباره ایسکشوالیتی به آن مراجعه می‌کنند نیز پر است از تعاریف غلط و بدون رفرنس!
در این مقاله به برسی اشتباهات علمی صفحه "بی‌جنس‌گرایی" در ویکی‌پدیای فارسی می‌پردازیم.


1- در اولین پاراگراف که به تعریف ایسکشوالیتی پرداخته شده ، به جای کشش جنسی (sexual attraction) از لفظ "جذابیت جنسی" استفاده شده ، با اینکه این دو کلمه در نوشتار فارسی تقریبا معادل هم به‌کار می‌روند ، اما از آنجایی که در ادامه مقاله «romantic attraction» را "کشش عاطفی" ترجمه کرده است ، بهتر بود از لفظ "کشش جنسی" استفاده میشد.

2-در ادامه گفته می‌شود که افراد ایسکشوال "دارای هیچ‌گونه تمایلات جنسی نیست".
این مطلب دارای دوز بالایی اطلاعات کلیشه‌ای نادرست راجب ایسکشوالیتی است ، که مطمئناََ با موضع AVEN همخوانی ندارد!
درابتدا واژه "تمایلات"  که جمعِ "تمایل" است و از "میل" سرچشمه می‌گیرد ، هنگامی که با پسوند "جنسی" همراه باشد ، معادل "میل جنسی" (libido) است ، و این خود مهمترین غلط علمی در تعریف ایسکشوالیتی است!
اما افراد ایسکشوال می‌توانند[1] دارای میل جنسی نیز باشند ، و نبود کشش جنسی به معنای نبود میل و نیازِ جنسی نیست.
+ ببینید : تفاوت میل جنسی و کشش جنسی


asexual people may not have a diminished sexual drive [2]


افراد ایسکشوال ممکن است به هیچ وجه میل جنسی کمتری نداشته باشند!

3-در ادامه گفته می‌شود که "هیچ علاقه ای به داشتن رابطه جنسی با هیچ‌یک از جنسیت‌های دیگر ندارد" و این کلیشه فقط دامن زدن به طرزفکر منسوخ شدهِ "asexual  elitist" است. (ببینید : asexual elitist چیست؟ )
راجب این موضوع پیشتر در مقاله ای 3 قسمتی با عنوان "ایسکشوالیتی و رابطه جنسی " مفصلاََ توضیح داده ایم.

4-و بازهم تعاریف غلط! "بلکه هیچ علاقه‌ای به انجام اعمال جنسی ندارد." ، " البته بعضی آسکشوال‌ها هم سکس دارند هر چند که اشتیاقی به آن ندارند."

و اما رفرنس های معتبر : 


we argue only that sex can be enjoyable in the absence of sexual attraction [3]


 ما استدلال می کنیم که در غیاب کشش جنسی ، رابطه جنسی می تواند لذت بخش باشد.

بایستی بین "کشش فیزیکی" و "کشش جنسی" تفاوت قائل شد ، تا درک بهتری از این موضوع داشته باشید. 
+ ببینید: انواع کشش ها 

5- در ادامه موضوع بحث همیشگی درباره نوشتار واژه "asexual" به زبان فارسی است!
معادل فارسی این کلمه در زبان فارسی "بیجسگرا" است.
اما تلفظ این واژه به صورت : 
asexual : [ ey-sek-shoo-uhl  ] :  اِیسِکشُوآل
است.
بنابراین لفظ "آسکشوال" ، "آسکچوال" و ... کاملاََ غلط است.

6-ویکی پدیا حتی در فلسفه پشتِ رنگ های پرچم هم دچار اشتباه و سوءبرداشت شده!!!
طبق توضیح ارائه شده توسط AVEN :


The black stripe represents asexuality, the grey stripe representing the grey-area between sexual and asexual, the white stripe sexuality, and the purple stripe community [4][5][6]

نوار سیاه نشان دهنده ایسکشوالیتی ، نوار خاکستری نشان دهنده منطقه خاکستری بین سکشوال و ایسکشوال و نوار بنفش و سفید نشان دهنده جامعه.

و اما توضیح ویکی‌پدیای فارسی :
"سیاه: نماد بی میلی جنسی" !! 
بار دیگر ایسکشوالیتی را معادل بی‌میلی جنسی تعریف کرد!

"خاکستری: نماد مرز بین امیال جنسی و بی میلی به آنها"
 استفاده از لفظ "امیال" و "بی‌میلی" !

"سفید: نماد میل جنسی" 
هیچ ارتباطی با میل جنسی ندارد!


———————————————

پی‌نوشت و منابع: 

1-از آنجایی که AVEN افراد بدونِ میل جنسی (Nonlibidoism) را معتبر می‌داند از لفظ "می‌توانند" استفاده شده. 

2-Karli Cerankowski and Megan Milks ‘New orientations: Asexuality and its implications for theory and practice’, Feminist Studies, 36, 3, (2010): 650‐664.

3-Emens op cit. p. 306, fn.6

4-Bilić, Bojan; Kajinić, Sanja (2016). Intersectionality and LGBT Activist Politics: Multiple Others in Croatia and Serbia. Springer. pp. 95–96.

5-Decker, Julie. The Invisible Orientation: An Introduction to Asexuality. Skyhorse.

6- "Asexual". UCLA Lesbian Gay Bisexual Transgender Resource center. Archived from the original on September 4, 2017. Retrieved June 25, 2018.

نشانگرهای بیولوژیکی ایسکشوالیتی : دست غالب ، ترتیب ولادت(ترتیب تولد فرزندان) .

نشانگر زیستی (Biological Markers ) عموماً به یک شاخص قابل سنجش از برخی حالت‌ها و شرایط بیولوژیک یا زیستی اشاره دارد. گاهی نیز به یک ماده که حضورش نشان‌دهنده وجود یک ارگانیسم زنده است، اشاره دارد.
در این مقاله به برسی نشانگر های زیستی در تعیین گرایش جنسی می‌پردازیم.
داده هایی که در ادامه باهم برسی خواهیم کرد حاصل پژوهشی از 325 ایسکشوال(60 مرد و 265 زن با میانگین سنی : 24.8 ) و 690 هتروسکشوال(دگرجنسگرا)(190 مرد و 500 زن با میانگین سنی 23.5 ) و 268 غیردگرجنسگرا ( دوجنسگرا و همجنسگرا)(64 مرد و 204 زن با میانگین سنی 29.0 سال) است.

مردان و زنان ایسکشوال به ترتیب 2.4 و 2.5 برابر بیشتر از افراد دگرجنسگرا غیرراست دست بودند همچنین از نظر تعداد برادران بزرگتر و خواهران بزرگتر بین گروههای گرایش جنسی تفاوت معناداری وجود داشت ، به این صورت که مردان ایسکشوال و نان-هتروسکشوال (بایسکشوال و هموسکشوال) دیرتر متولد می‌شوند نسبت به مردان هتروسکشوال! و زنان ایسکشوال زودتر متولد می‌شوند نسبت به زنان نان-هتروسکشوال.

  • -دست غالب.

تئوری "هورمونهای قبل از زایمان" بیانگر این است که دست غالب (و همچنین نسبت های رقمی) و گرایش جنسی با سطح آندروژن قبل از تولد مرتبط هستند ، به طوری که قرار گرفتن در معرض سطوح بالاتر آندروژن منجر به ایجاد الگوهای بیشتر مردانه می شود ، از جمله افزایش چپ دست بودن.
ﺯﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ ﻋﺼﺒﯽ ﻣﻐﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ E ۱ ﺗﺎﺣﺪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﺸﻒ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ . ﺍﺳﺘﺮﺍﺩﯾﻮﻝ ﻭ ﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮﻭﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪٔ ﺁﻧﺰﯾﻢ ۵ α- ﺭﺩﻭﮐﺘﺎﺯ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺩﯼ ﻫﯿﺪﺭﻭﺗﺴﺘﻮﺳﺘﺮﻭﻥ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﻋﻤﻞ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﻪ ﮔﯿﺮﻧﺪﻩﻫﺎﯼ ﺁﻧﺪﺭﻭﮊﻥ ( ﻫﻮﺭﻣﻮﻧﻬﺎﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺻﻔﺎﺕ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﯾﺶ ﻭ ﮐﻠﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ) ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺟﺴﻤﯽ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺮﻧﺪﻩﻫﺎﯼ ﺁﻧﺪﺭﻭﮊﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺎﻥ ﺑﯽﺣﺴﯽ ﺁﻧﺪﺭﻭﮊﻧﯽ E ۲ ﻭ ﯾﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ ( ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﭘُﺮﯾﺎﺧﺘﮕﯽ ﻣﺎﺩﺭﺯﺍﺩﯼ ﻏﺪﻩٔ ﻓﻮﻕ ﮐﻠﯿﻪ ) E ۳ ؛ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍﯾﯽ نیز (ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺯﻧﺎﻥ) ﻧﺘﯿﺠﻪٔ ﭼﻨﯿﻦ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ.

  • -ترتیب ولادت

ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺍﺧﯿﺮ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍﯾﯽ ﻓﺮﺩ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ . ﺑﻼﻧﮑﺎﺭﺩ ﻭ ﮐﻼﺳﻦ E ۴ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۹۷ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍﯾﯽ ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﺗﺎ ۳۳٪ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺑﺮﺩ . ﺍﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪٔ ﺑﻼﻧﮑﺎﺭﺩ «ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺘﺒﺮﺗﺮﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎﯼ ﺍﭘﯿﺪﻣﯿﻮﻟﻮﮊﯾﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﮔﺮﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﮐﺸﻒ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ . » ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ، ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﻨﯿﻦ ﻣﺬﮐﺮ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺑﺎ ﺟﻨﯿﻦ ﺑﻌﺪﯼ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺍﯾﻦ ﺟﻨﯿﻦﻫﺎ ﺁﻧﺘﯽ ﮊﻥ H-Y ﮐﻪ نقش ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺟﻨﺴﯽ ﻣﻬﺮﻩﻫﺎ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ . ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻧﺘﯽ ﮊﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﺘﯽ ﺑﺎﺩﯼ ﻣﺎﺩﺭﯼ H-Y ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ‌ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ (ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ) ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ . ﺳﭙﺲ ﺁﻧﺘﯽ ﺑﺎﺩﯼﻫﺎﯼ H-Y ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺟﻨﯿﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﺍﯾﯽ ﺁﻧﺘﯽ ﮊﻧﻬﺎﯼ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺣﺎﻻﺕ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻐﺰ ﺟﻨﯿﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﺁﻭﺭﻧﺪ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ «ﺍﺛﺮ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﺑﺮﺍﺩﺭ » E ۵ ﯾﺎﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
حال در طی این پژوهش مشخص شده که این بیومارک تا حد زیادی برای ایسکشوالیتی و دیگر گرایشات نیز صادق است.
و به طور مشخص ، مردان ایسکشوال به طور قابل توجهی برادر بزرگتر و خواهر بزرگتر در مقایسه با گروه های دیگر داشتند و زنان ایسکشوال به طور قابل توجهی کمتر از گروه های دیگر خواهر و برادر بزرگتر داشتند.


در مجموع ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﺮﺍﯾﺶ ﺟﻨﺴﯽ ﭼﻪ ﺩﮔﺮﺟﻨﺴﮕﺮﺍ ﯾﺎ ﻫﻤﺠﻨﺴﮕﺮﺍ، ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪء ﺗﺪﺍﺧﻞ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺑﯿﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮﺍﺕ ﺁﻧﺎﺗﻮﻣﯿﮏ ﻭ ﻫﻮﺭﻣﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺭﺷﺪ ﺟﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ؛ برای مثال  ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺭﻩ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ﺩﯼﺍﺗﯿﻞﺍﺳﺘﯿﻞ ﺑﺴﺘﺮﻭﻝ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍ ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﻧﺪ ﺩﺭ ﺳﻪﻣﺎﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ (ﻭ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻣﺎﻩ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ) ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻫﻤﺠﻨﺲﮔﺮﺍ ﺷﺪﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

با مطالعات و پژوهش های جدیدتر میزان همپوشانی تاثیرات بیولوژیکی بر گرایش جنسی پررنگ تر می‌شود.

-----------------------------------

منابع : 
1-https://web.archive.org/web/20140914182040/http://glossario.paginemediche.it/it/glossario_popup/glossario/search.aspx?text=Biomarker&ispopup=0

2-https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/24045903

3-http://borngay.procon.org/view.answers.php?questionID=001359

4-http://articles.latimes.com/2006/jun/27/science/sci-brothers27