ایسکشوال های ایران | Asexuala

ایسکشوال های ایران | Asexuala

شبکه آموزش و اطلاع رسانی ایسکشوالیتی به زبان فارسی

تایج یک پژوهش :مردان باهوش‌تر، کمتر هرز می‌پرند و به رابطه با یک نفر بسنده می‌کنند. در عوض مردان کم‌هوش‌تر، احتمال بیشتری دارد که به چند همسری یا ارتباط هم‌زمان با چند زن روی بیاورند.

 ساتوشی کانازاوا از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اعلام کرد که ارتباط بین هوش یک نفر با تک همسری (یعنی وفاداری به یک نفر) را می‌توان در تئوری توسعه فرگشتی جستجو کرد. وی چنین «انحصار جنسی» را «داستانی بر پایه فرگشت» نامید و اعلام کرد که دلایل فرگشتی که انسان (مذکر) اولیه را وادار می‌کرده که در ارتباط هم‌زمان با چند جفت در طول عمر خود، شانس پایداری ژن‌های خود را افزایش دهد، دیگر وجود ندارد: پس از آغاز و توسعه‌ی تمدن، فاکتورهای دیگری در پایداری ژن‌های یک فرد نقش بازی می‌کنند. زمانی که با آغاز تمدن، برخی از مردان در فرگشت با شرایط جدید دریافتند که با «توجه و مراقبت بیشتر» از فرزندان به جای «ارتباط بیشتر با زنان مختلف» شانس پایداری بیشتری به ژن‌های خود می‌دهند، افرادی با IQ کمتر هنوز از دید ژنتیکی چنین تحولی را درک نکرده‌اند و در نتیجه لزومی به تغییر رفتار نمی‌بینند. در واقع چنین مردانی در ژنتیک خود هنوز روی شانس تصادفی ارتباط بیشتر با زنان بیشتر به منظور پایداری ژن خود حساب می‌کنند و با شرایط تازه سازگاری حاصل نکرده‌اند.
 

همچنین ببینید : چرا افراد باهوش (به طور کلی) رابطه جنسی کمتری دارند؟

منبع :

1-https://www.psychologytoday.com/intl/blog/the-scientific-fundamentalist/201005/more-intelligent-men-and-women-are-more-likely-cheat

چرا افراد باهوش (به طور کلی) رابطه جنسی کمتری دارند؟

افراد بسیار باهوش بیشتر باکره هستند و هنگام ازدواج کمتر رابطه جنسی برقرار می کنند. 
علت ممکن است تستوسترون باشد! ، که به نظر می رسد هوش را سرکوب می کند و میل جنسی را افزایش می دهد.[1]
تا سن 19 سالگی ، 80٪ از مردان ایالات متحده و 75٪ از زنان باکرگی خود را از دست داده اند ، و 87٪ از دانشجویانِ دانشگاه رابطه جنسی داشته اند. 
اما به نظر می رسد که این تعداد در کالج های نخبه (باهوش تر) بسیار کمتر است.
طبق یک نظرسنجی که توسط مجله Counterpoint در کالج Massachusetts Institute انجام شد ،  60 درصد از دانشجویان در دانشگاه Wellesley باکره هستند و 47 درصد از دانشجویان در MIT نیز در حال حاضر باکره هستند.[2][3]
همچنین به تفکیک رشته‌ای نیز 72 درصد رشته های زیست شناسی و 83 درصد رشته های بیوشیمی و ریاضیات باکره هستند.
در حقیقت یافته آشکار دیگری از نظرسنجی Counterpoint این بود که در حالی که 95٪ مردان ایالات متحده و 70٪ زنان خودارضایی می کنند ، این تعداد تنها 68٪ مردان و 20٪ زنان در دانشگاه MIT است![4]
همچنین مطالعه‌ای[5] انجام شده حاکی از آن است که سطح تستوسترون برای پسران نوجوان با ضریب هوشی بالاتر از 130 و زیر 70 پایین‌تر است. (همان دو گروه به احتمال زیاد در نوجوانی باکره می‌مانند).
طبق این تحقیق[6] ، نوجوانی با ضریب هوشی 100 ، 1.5 تا 5 برابر بیشتر از نوجوان با ضریب هوشی بالاتر از حد متوسط (حدود 120 تا 130) ، احتمال برقراری رابطه جنسی دارد.

چندتن از نابغه های که وقتی فوت کردند هم باکره بودند.
نیکولا تسلا | نیوتن | مادر ترزا | امانوعل کانت

 

منابع:

1-http://www.gnxp.com/blog/2007/04/intercourse-and-intelligence.php

2-https://www.collegian.psu.edu/archives/study-iq-linked-to-virginity/article_0789d577-57c5-5c38-a7af-903dfb585874.html

3-http://cat.inist.fr/?aModele=afficheN&cpsidt=17400473

4-http://www.halfsigma.com/2006/07/sex_drive_decre.html

5-http://dx.doi.org/10.1016/j.neuropsychologia.2006.10.018

6-https://sociology.unc.edu/wp-content/uploads/sites/165/2019/09/HARRIS-VITA2019-SEPT_full.pdf

ایسکشوالیتی در DSM-5

Anka Anka Anka · 1400/02/03 11:20 ·

به گزارش APA ایسکشوالیتی به طور رسمی یک اختلال نیست . 

 


تصاویر بالا مربوط به آخرین نسخه از DSM-5 است که آخرین نسخه از کتابچه " راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکان آمریکا " است. DSM-5 کتاب واقعاً مهمی است . 
این کتاب توسط پزشکان و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشت روان در سراسر جهان برای تشخیص اختلالات روانی استفاده می شود.

چرا تعداد زنان ایسکشوال از مردان ایسکشوال بیشتر است؟ آیا این تفاوت وجود دارد؟

+ بله ، با توجه به نظرسنجی های انجام شده در AVEN درباره جنسیت بیولوژیکی افراد(sex) تقریبا 30-35٪ از نظر بیولوژیکی مرد و 65-70٪  زن هستند! [1]
به طور کلی عوامل زیادی وجود دارد که باعث شده ترازوی جمعیت ایسکشوال‌ها در جنس "زن" سنگین تر از "مرد" باشد.
یكی می تواند این واقعیت باشد كه زنان در گفتگو درباره مسائل و همذات پنداری با اقلیت ها آزادتر هستند ، در واقع ساختارها و کلیشه‌های اجتماعی بیشتر بر این اساس هستند که زنان دارای دافعه نسبی مقابل مسائل جنسی و مردان دارای جاذبه نسبی مقابل مسائل جنسی هستند ، به همین علت امکان سرکوب و نپذیرفتن گرایش در مردان بیشتر از زنان است. [2]
جدای از عوامل محیطی و فرهنگی مطالعه معتبری درباره این تفاوت آماری از دیدگاه بیولوژیکی یا ژنتیکی نشده است.
اما بنظر می‌رسد مردان به طور بیولوژیکی بیشتر از زنان مستعد تجربه کشش جنسی هستند.
از طرفی شواهد و مدارک فیزیولوژیک و روان‌شناختی گواهی می‌دهند که مردان در مقایسه با زنان تمایل بیشتری به تنوع جنسی دارند ، تفاوت‌ مردان با زنان در حوزه خیال‌پردازی‌های جنسی نیز بیانگر تفاوت‌های چشم‌گیر میان تخیلات جنسی مردان و زنان است. مردان نسبت به زنان رؤیاهای جنسی زیادتری در خواب می‌بینند و تخیلات جنسی آن‌ها به میزان زیادتری شامل افراد غریبه و شرکای جنسی متعدد و ناشناس است. (برخی مطالعات نشان می‌دهند که میزان تخیلات جنسی در مردان تقریباً دو برابر زنان است) [3] 
با اینکه نمی‌توان این یافته ها را مستقیماََ دلیل بیولوژیکی این عدم توازن آماری دانست ، اما مطمئناََ به طور غیرمستقیم در تشخیص و تایید این گرایش توسط مردان نقش دارد.
نتیجه : از آنجایی که درباره علل ژنتیکی ایسکشوالیتی و نحوه توزیع آن بین کروموزوم های X و Y اطلاعات معتبری در دسترس نیست ، عوامل محیطی و فرهنگی و هنجارهای اجتماعی توجیه مناسب تری برای این تفاوت آماری است.

 

منابع :

1-https://www.asexuality.org/en/topic/86868-more-asexual-females-than-males-why/?do=findComment&comment=2407990

2-https://www.asexuality.org/en/topic/86868-more-asexual-females-than-males-why/?do=findComment&comment=2408807

3-https://www.researchgate.net/publication/263924296_Universal_sex_differences_in_the_desire_fo

  • + آیا ممکن است گرایش جنسی تغییر کند؟ اگر بله میزان این تغییرات با جنسیت افراد ارتباطی دارد؟

گزارش ها و مستندات زیادی از مشاهده تغییر گرایش جنسی در افراد دیده شده.
به طور کلی مردان تمایل دارند که دگرجنسگرا (Heterosexual) یا همجنسگرا (Homosexual) باشند و این ترجیحات (بخصوص دگرجنس گرایی)، بطور کلی براي بقیه زندگی یک مرد، ثابت باقی می مانند. بطور معکوسی، زنان بیشتر احتمال دارد که از یک گرایش به گرایش بعدي تغییر جهت داده و یا دوباره به گرایش قبلی برگردند. همچنین این احتمال وجود دارد که تعدادي از زنان دگرجنس گرا، در دهه هاي 30 و 40 سالگی عمرشان، شروع به رفتارهاي همجنسگرایی کنند (بومیستر، 2004 ).

از طرف دیگر، تعدادي از زنان همجنسگرا، بعد از سالها رفتار همجنسگرایی، خواهان ارتباط با مردان هستند (بومیستر، 2004). همچنین، تعداد بسیار بیشتري از زنان همجنسگرا گزارش میدهند که با جنس مخالف ارتباط داشته اند تا مردان همجنس گرا (ساویان – ویلیامز، 1990 ؛ ویسمن،1996).
درپژوهشی 80 درصد از زنان همجنس گرا با مردان ارتباط جنسی داشته بودند درحالیکه 60-50 درصد از مردان همجنس گرا، تجربه ارتباط با جنس مقابل را داشتند.[روساریو و همکاران، 1996]
در پژوهشی دیگر درباره محرکهاي برانگیزاننده پاسخهاي جنسی در افراد، هنگامی که به زنان فیلمهایی از صحنه هاي مردان همجنسگرا، زنان همجنسگرا و دگرجنسگراها نشان داده شد، آنها سطوح مساوي از برانگیختگی جنسی نسبت به مشاهده هر یک از این صحنه ها نشان دادند [چیورس و بیلی، 2000 ]

زنان، در الگوهاي برانگیختگی، کمتر از مردان، به جنسیت خاص سوژه مورد مشاهده وابسته بودند که نشان‌دهنده انعطاف پذیري جنسی بیشتر زنان در پاسخهاي برانگیختگی جنسی بود. درحالیکه، برانگیختی جنسی در مردان، با گرایش جنسی ترجیحی آنها بیشتر مطابقت داشت؛ به این معنی که مردان، یا به تصاویر دگرجنس گرایی و یا همجنسگرایی واکنش نشان میدادند. همچنین مشاهده شده که در مقایسه با مردان، زنان بیشتر احتمال دارد که خودشان را دوجنسگرا بدانند (لومن و همکاران، 1994 ، ویسمن، 1996) .

در مطالعه دیاموند ( 1998 ) که به شیوه اي آینده نگرانه و به مدت 7 سال، بر روي 167 زن نوجوان و بالغ جوان انجام شد، مشاهده شد که تعداد بسیار زیادي از زنان همجنسگرا و دوجنسگرا،در دوره کودکی یا نوجوانی، تجربه مجذوبِ همجنس شدن را نداشتند اما گفته بودند که این جذب شدنها را، اولین بار در بزرگسالی و در پاسخ به مواجه با تفکرات یا افراد دو جنسگرا، همجنسگراهاي مرد، همجنسگراهاي زن و یا در نتیجه شکل گیري دوستی هاي بسیار شدید با یک زن خاص تجربه کرده بودند.
مطالعات دیاموند( 1998؛2000) همچنین شامل تعداد زیادي از زنان غیر برچسب خورده (Unlabeled) از نظر گرایش جنسی میشد که این مشاهده به این معنی بود که تعداد زیادي از زنان مورد مطالعه، گرایش خاصی را به عنوان گرایش جنسی ترجیحی خود انتخاب نکرده بودند. این زنان، همان زنانی بودند که تمایل به طبقه بندي خودشان نداشته و در مورد گرایش جنسی خود هنوز مردد بودند. این مشاهدات همگی دال بر تغییرپذیري بیشتر در گرایش جنسی زنان در صورت وجود شرایط محیطی متفاوت بودند.
همچنین نشان داده شده که درصد بالاتري از زنان همجنسگرا، نسبت به مردان همجنسگرا،گزارش میدهند که گرایش جنسی آنها انتخاب گرانه (a matter of choice) و به انتخاب خودشان بوده است. (روزنبلات، 1997 ؛ ویسمن،1996)

منبع : کتاب " روانشناسی جنسی: رویکردی تکاملی به جذابیت، تنوع طلبی و بی‌وفایی"
از دکتر دکتر داود محمدی

  • + آیا گرایش جنسی بیشتر تحت تأثیر عوامل ژنتیکی است یا محیطی ؟ این موضوع در زنان و مردان متفاوت است؟ 

هرچند همچنان عوامل مختلفی محیطی و ژنی نیز هست که یافت نشده اند و در دست تحقیق اند اما انچه اشکار است این است که همجنسگرایی مردان به قطع از الگوی ژنی نیز پیروی میکند و همجنسگرایی زنان بیشتر از الگوی محیطی. منبع : [ncbi]


بنابراین هم دلایل ژنی و هم محیطی در پیدایش یک گرایش جنسی موثر واقع میشوند.
تحقیقاتی که صورت دادیم بر روی 6 جفت دوقلو به گونه ای که حداقل یک نفر از این خانواده های دوقلو همجنسگرا بود و یک نفر هم بایسکشوال ، نتیجه نشان داد دختران دوقلو همگیشان گرایش به همجنس ندارند و این مارا سوق داد تا بگوییم چه بسا همجنسگرایی در زنان اکتسابی است تا انکه ژنی باشد اما یک جفت دوقلو مرد همجنسگرایی خود را نشان دادند و جفت های دیگر چیزی میان همجنسگرایی و دگرگرایی بودند (چندان روشن نبود دقیقا به چه سمتی گرایش دارند) و ما را به این نتیجه رساند که همجنسگرایی در مردان علت ژنی قویتری دارد. 


منبع : [Homosexuality in Monozygotic Twins Reared  Apart ]