ایسکشوال های ایران | Asexuala

ایسکشوال های ایران | Asexuala

شبکه آموزش و اطلاع رسانی ایسکشوالیتی به زبان فارسی

فکر می‌کنم که یکی از جذاب‌ترین و در عین حال استرس‌زاترین موقعیت‌ها برای دگرباشان، Come Out کردن باشد.

کام‌اوت کردن به معنی بیرون آمدن است، اما وقتی در مورد خانواده رنگین‌کمانی بکار برده می‌شود، منظور بیرون آمدن از گنجه یا پستو و در واقع به معنای آشکار سازی گرایش جنسی می‌باشد.این عبارت در ابتدا تنها مختص همجنسگرایان بود، اما امروز در میان تمامی گرایش‌های جنسی غیر استریت، متداول است.تقریباً تمام کسانی که کام‌اوت می‌کنند، پیش از آن، درگیر پروسه‌ای طولانی جهت شناخت، کسب آگاهی و پذيرش خویش بوده‌اند و بعد به هر دلیلی تصمیم می‌گیرند که گرایش خود را برای شخص یا اشخاصی آشکار نمایند.
در این مقاله به برسی چند نکته و توصیه راجب کام اوت کردن می‌پردازیم. 

  • 1- شما موظف نیستید که کام اوت کنید!

این نکته را درک کنید که حتماََ نیاز نیست که راجب گرایش خود به دیگران توضیح دهید ( اگر این کار برایتان سخت است ). 

  • 2- به کسانی بگویید که می‌دانید برای شناخت بیشتر هویت شما تلاش می‌کنند.

به هیچ وجه برای آنهایی که همه چیز را به سخره می‌گیرند، خودعالِم‌پندارها و همینطور آنها که احترام متقابل را یاد نگرفته‌اند، کام‌اوت نکنید! 
کسانی را برای فاش کردن گرایش جنسی خویش انتخاب کنید که به آنها اعتماد دارید و یا به هر دلیلی لازم می‌دانید که از گرایش شما مطلع باشند.

  • 3- سعی کنید پیش از کام اوت کردن از دیدگاه نسبی فرد راجب بی‌جنسگرایی مطلع شوید. 

سعی کنید در هنگام صحبت با دوستتان یا پدر و مادرتان محوریت بحث را به سمت بیجنسگرایی ببرید تا از دیدگاه کُلی آنها راجب این موضوع و به طور کُلی تر گرایشات جنسی تا حدودی مطلع شوید ؛ این کار باعث می‌شود تا از طرز تفکر فرد مقابلتان قبل از کام اوت مطلع شوید و بدانید که آیا شخص خوبی برای کام اوت هست؟ یا بهتر است قبل از کام اوت سعی کنم با استدلال های منطقی طرزفکر غلطش را راجب این موضوع تغییر دهید.

  • 4- آماده دریافت سیل سوالات بیشمار باشید!

قبل از کام اوت کردن به خوبی راجب گرایش خود اطلاعات کسب کنید ، سعی کنید یک پاسخ منطقی برای تمام سوالاتی که ممکن است از شما پس از کام اوت کردن بپرسند داشته باشید ؛ اما با این حال وارد بازی‌های کلامی و بحث‌های بیهوده نشوید و اجازه ندهید برداشت‌های اشتباه طرف مقابل، شما را مضطرب یا عصبانی کند.

  • 5- یک سیستم پشتیبانی عاطفی داشته باشید!

سعی کنید قبل از کام اوت با دوستان دیگری که ایس هستند صحبت کنید ؛ از تجربیات آنها آگاه شوید و درباره شرایطتان با آنها گفت‌گو کنید ، وجود دوستانی با وجه اشتراک "ایسکشوالیتی" می‌تواند تاثیر بسزایی در فرآیند کام‌اوت کردن داشته باشد. 

  • 6-دیدگاه های پیش‌فرض زندگی‌تان بگویید. 

مخصوصاََ اگر می‌خواهید به پدر و مادرتان کام اوت کنید راجب انتظارات پیش فرض زندگی تان با آنها حرف بزنید ؛ احتمالاََ پدر و مادر از شما انتظار دارند مثل بقیه انسان ها روزی ازدواج کنید و آنها را صاحب نوه کنید! راجب این انتظار با آنها صحبت کنید و بخواهید که درکتان کنند. 

  • 7-نیازهای شما بر همه چیز ارجحیت دارد!

خودتان و نیازهایتان را جدی بگیرید و در این مورد قاطعانه صحبت کنید.و نگذارید هیچ کس با به رسمیت نشناختن نیازهایتان شما را آزار دهد. 

  • 8- تمام ابعاد قضیه را بسنجید.

تنها درصورتی این کار را انجام بدهید که تمام ابعاد قضیه را سنجیده و مطمئن باشید که بعد از کام‌اوت کردن، شرایط شما بدتر نشده و آسیب نخواهید دید.

  • 9- به صورت انفرادی کام اوت کنید.

تجربه نشان داده کام اوت به صورت انفرادی نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت و فرد مقابل راحت تر آماده پذیرش شما و نیازهایتان می‌شود ؛ اما کام اوت کردن در یک جمع قالباََ باعث تاثیر پذیری افراد از یک دیگر و عدم درک صحیح شما می‌شود و عموماََ استرس بیشتری هم به دنبال خواهد داشت. 

  • 10- می‌توانید مجازی کام اوت کنید!

اگر ارتباط رو در رو برایتان سخت است یا هر دلیل دیگری ؛ می‌توانید حرف هایتان را در قالب یک پیام بفرستید و کام اوت کنید ، این کار یک سری مزایا دارد ، از جمله اینکه می‌توانید تمام حرفتان را منسجم در یک متن بنویسید و با پیوست لینک وبسایت های معتبر به آن اثبات کنید که این یک گرایش طبیعی است نه یک بیماری یا اختلال! 
اما با این وجود این روش برای همه جواب نمی‌دهد ( ببینید در نوشتن بهتر هستید یا حرف زدن ؟)

و در آخر می‌خواهم بگویم که تجربه کام‌اوت همیشه و لزوماً شیرین نیست. گاهی ما را به این نقطه می‌رساند که "ای داد! کاش این راز تا آخر عمر توی پستویی تاریک می‌ماند، اما کار به اینجا نمی‌رسید که ناچار شوم خود را ثابت کنم.". همین می‌شود که کام‌اوت کردن به همان اندازه که می‌تواند شخص را سبکبال کند، ممکن است به افزایش اضطراب در او نیز دامن بزند.

پی نوشت : آیا یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان گرایش جنسی خودش را برای شما فاش کرده و یا می‌خواهد این کار را بکند؟

خوش به حال شما! چون می‌توانید مطمئن باشید که دست‌کم یک نفر در این دنیا هست که به شما اعتماد دارد! پس با نسخه پیچیدن‌های دکترمآبانه و اظهار نظرهای سطحی او را پشیمان و ناامید نسازید. فقط گوش کنید و حتی اگر درک چنین گرایشی برایتان غیرممکن است، به خود یادآوری کنید که آدم‌ها شبیه به هم نیستند، هرکس شبیه به شما نباشد لزوماً بیمار نیست، گرایش جنسی موجب تمایز یا تحقیر کسی نمی‌شود، و همچنین فراموش نکنید که اگر یک غیر استریت برای شما کام‌اوت کرده به این دلیل بوده که شما را انسانی شعورمند با ظرفیت بالا برای پذیرش دیگری می‌دانسته، نه یک دُگم متوهم. منتظر توصیه‌های پزشکی و روانشناسانه شما هم نیست. تنها نکته مهم این است که سعی کنید برای کسی که شما را دارای شعور می‌پندارد، احترام قائل شوید و او را احمق فرض نکنید.

 

منابع :

 1-https://asexualoutreach.org/@brianlangevin/8-tips-for-coming-out-as-ace/
2-http://www.asexualityarchive.com/asexuals-on-coming-out-advice/
3-http://aceblog.blogix.ir/post/36/Coming-out

تاکنون که فرزندتان آن را برای شما توضیح نداده باشد ، احتمالاً هرگز نام ایسکشوالیتی را نشنیده اید. احتمالاً کمی گیج شده اید و کمی نگران هستید. این قابل درک است! این احتمالاً مکالمه ای نبوده که انتظار داشتید بشنوید , هدف این راهنما کمک به توضیح آنچه شما باید در مورد ایسکشوالیتی بدانید و معنای آن برای شما و فرزندتان است.

ایسکشوالیتی یک گرایش جنسی است ، درست مانند دگرجنسگرایی یا همجنسگرایی.
فردی که استریت است جذب جنس مخالف می‌شود ، فردی که همجنسگرا است جذب جنس موافق می‌شود ؛ اما وقتی فردی بیجنسگرا یا به اصطلاح "ایس" باشد در واقع به هیچ وجه درگیر کسی نمی‌شود در واقع آنها به سادگی کشش جنسی را تجربه نمی‌کنند.
ایسکشوالیتی چیزی نیست که "درمان" یا "اصلاح" شود ؛ فقط بخشی از چیزی است که فرزند شما است!
بهتر است از هرگونه پیش داوری در مورد ایسکشوالیتی صرف نظر کنید. وقتی مردم کلمه "ایسکشوال" را می شنوند ، بسیاری از تصاویر و ایده ها را به ذهن متبادر می کند که اکثر آنها اشتباه است.
ایسکشوالیتی مشکلی نیست که شما باید آن را حل کنید. 
این یک بیماری نیست!  این یک اختلال نیست ! این یک مد اینترنت نیست.!  این یک فرقه نیست!  این یک کلمه فانتزی برای تجرد نیست!  این یک هویت جنسیتی نیست!  این یک انتخاب نیست! این بهانه ای برای نداشتن رابطه جنسی نیست! این چیزی است که فرزندتان است.

اکنون ، شما احتمالاً از خود می پرسید که اگر این یک گرایش واقعی است چرا شما قبلاً هرگز چیزی در مورد آن نشنیده اید. 
به این دلیل که کلمه ای که برای توصیف آن استفاده شده نسبتاً جدید است. اگرچه دهه هاست که وجود دارد ، اما واقعاً از اوایل دهه 2000 محبوبیت خود را شروع کرد. اما این مفهوم بسیار قدیمی تر است. تا زمانی که افراد وجود داشته اند افراد ایسکشوال هم بوده اند. آنها فقط کلمه ای برای توصیف خود نداشتند. 
سن کلمه ای است که برای توصیف یک مفهوم استفاده می‌شود ، نبود این کلمه آن مفهوم را فاقد اعتبار نمی کند. از این گذشته ، "هتروسکشوالیتی(دگرجنسگرایی)" تا سال 1892 مورد استفاده قرار نمی گرفت ، اگرچه مطمئناً افراد دگرجنسگرا در قرون وسطی و یونان باستان و حتی پیش از آن نیز وجود داشتند.
بهترین برآورد فعلی این است که حداقل 1٪ از افراد ایسکشوال هستند. این رقم از دکتر آنتونی بوگارت ، دانشمندی حاصل می شود که در میان اولین کسانی بود که صریحاً ایسکشوالیتی را مطالعه کرد. هرچند او اولین نفری نبود که متوجه آن شد. محقق مشهور آلفرد کینزی ، هنگامی که مشغول کار بر روی "مقیاس Kinsey" بود ، متوجه شد که برخی افراد به راحتی در نمودار او قرار ندارند ، بنابراین آنها را به عنوان "گروه X" برچسب گذاری کرد. امروزه بسیاری از مردم بر این باورند که این گروه X افراد ایسکشوال را توصیف کرده است.
اگر از هر صد نفر حداقل یک نفر ایسکشوال باشد ، این بدان معناست که شما احتمالاً شخص دیگری را می شناسید که ممکن است ایسکشوال باشد. به افراد زندگی خود فکر کنید. آیا عموی لیسانسه یا خاله ای وجود دارد که هرگز به شخص دیگری علاقه نشان ندهد؟ آیا دوستی وجود دارد که همیشه از بحث های جنسی دور باشد؟ این افراد ممکن است ایسکشوال باشند ، فقط از این کلمه اطلاع ندارند و برای توصیف خود استفاده نمی‌کنند.

+ خب این به چه معنا است؟
این به این معنی است که شما فرزندی دارید که بیجنسگرا است.

نه ، واقعاً ، این معنی آن است! هیچ چیز در زندگی شما یا فرزند شما تغییر نکرده است. این به سادگی آشکار کردن چیزی که همیشه بوده است هست. این یکی از مواردی است که کودک شما در زندگی خود با آنها روبرو خواهد شد و کشف می کند که کیست.

+چرا فرزند من ایسکشوال شده؟
مانند هر گرایش جنسی دیگر ، علت غیرجنسی نیز مشخص نیست و در بیشتر موارد ، این امر چندان مهم نیست. این موضوع می‌تواند ناشی از عوامل ژنتیکی ، یا هورمون های دوره جنینی باشد اما مهم این است که این مسئله بخشی از فرزندتان هست.
شما کاری نکردید که فرزندتان را ایسکشوال کنید. این به دلیل این نیست که شما آنها را از رابطه جنسی ترسانده اید یا آنها را به اندازه کافی در آغوش نگرفتید یا مواردی از این قبیل. هیچ کار متفاوتی نمی‌توانستید انجام دهید تا گرایش فرزندتان تغییر کند!

+ باید چه کاری انجام بدم؟
به حرف فرزندتان گوش کنید ، سعی کنید با آنها صحبت کنید ، ولی اگر حاضر به گفتگو نشدند اسرار نکنید ؛ سعی کنید آنها را درک کنید ، قرار نیست همه چیز را همین الان بفهمید ، تحقیق کنید و سوالاتتان را بپرسید.
این بخشی جدایی ناپذیر از هویت فرزند شما است. اگر به ایسکشوالیتی احترام نمی‌گذارید ، به کودک خود بی احترامی می کنید.
آنها را بپذیرید. برایشان ارزش قائل شوید و نگذارید احساس تنها بودن بکنند.
و مهمتر از همه: آنها را دوست داشته باشید!

+ چه کاری نباید انجام بدهم ؟
عصبانی نشو ! هیچ چیز برای عصبانی شدن وجود ندارد. ایسکشوالیتی یک انتخاب نیست ، بلکه بخشی از آنهاست. عصبانیت از ایسکشوال بودن فرزندتان مانند عصبانی شدن از این است که کودک شما کفش سایز 9 می پوشد یا چرا چشم های قهوه ای دارد!
سعی نکنید آن را "درمان" کنید. هیچ چیزی برای "درمان" وجود ندارد. APA ایسکشوالیتی را به عنوان یک گرایش معتبر در DSM-5 تشخیص می دهد.(اسناد این ادعا در اینجا آورده شده) فرستادن فرزندتان به یک درمانگر برای "معالجه کردن" ایسکشوال بودن او ، در بهترین حالت ، اتلاف کامل پول و در بدترین حالت ، یک تجربه هولناک و آسیب زا است.
سعی نکنید آنها را متقاعد کنید که اشتباه می کنند. به احساس و تنفکر فرزندتان احترام بگذارید و به او اعتماد کنید.
بدون اجازه فرزندتان ، به شخص دیگری این موضوع را نگویید. فرزند شما با این به شما اعتماد کرده است. ممکن است افراد دیگری نیز باشند که دوست نداشته باشد از گرایش جنسی اش باخبر شوند ؛ با گفتن این موضوع به دیگران به اعتماد فرزند خود خیانت نکنید!

  • چه چیز هایی را نگویم ؟

- "یعنی می‌خوای من رو صاحب نوه نکنی؟!"
 بسیاری از والدین نگران این هستند که بعد از کام‌اوت کردن فرزندشان به عنوان ایسکشوال هرگز پدربزرگ و مادربزرگ نشوند. 
اول این نکته را بدانید که اصلا مهم نیست گرایش فرزندتان چیست! حتی اگر دگرجنسگرا هم باشد او هیچ تعهدی برای تولید نوه برای شما ندارد! 
تصمیم برای داشتن یا نداشتن فرزند یک تصمیم شخصی است و هیچ تضمینی وجود ندارد که فرزند شما بخواهد که از خود فرزندی داشته باشد یا نه.
با این حال هیچ چیز درباره ایسکشوالیتی مانع از فرزندآوری نمی‌شود ؛ بسیاری از افراد ایسکشوال ازدواج کرده و دارای فرزند هستند ، آنها می‌توانند از همان روش هایی که بقیه مردم دارای فرزند می‌شوند استفاده کنند ( فراموش نکنید که ما در عصری زندگی می‎کنیم که دیگر رابطه جنسی تنها راه بچه دار شدن نیست!).اما با این حال این موضوع فقط نظرشخصی فرزندتان است ؛ پس به نظرش برای زندگی خودش احترام بگذارید حتی اگر این نظر شما را از تجربه مادربزرگ/پدربزرگ شدن منع کند!

-" اما تو با دوست پسر/دختر -ِت قرار ملاقات رفتی!"
تاریخ دوستیابی گذشته دلیل بر عدم ایسکشوال بودن فردی نیست. حتی وضعیت فعلی رابطه نیز دلیل بر عدم ایسکشوال بودن فردی نیست. شاید فرزند شما با آن شخص بیرون رفته باشد زیرا آنها احساس می کنند که باید مطابق با انتظارات اجتماعی باشند. شاید فرزند شما با آن شخص بیرون رفته باشد زیرا آنها کشش عاطفی را تجربه می کردند و همین باعث شد که آنها بفهمند که ایسکشوال هستند. شاید فرزند شما با آن شخص بیرون رفته باشد زیرا آنها عاشق هم بودند. قرار ملاقات با کسی ارتباطی با ایسکشوال بودن یا نبودن فرد ندارد.

- منم همینطوری بودم ، بزرگ بشی درست میشی!
 وقتی کسی به شما می گوید ایسکشوال است ، بدنبال اطمینان نیست که روزی "درست" شود. آنها در حال حاضر سالم هستند. آنها به دنبال پذیرش و درک هستند. آنها به دنبال شناخت افرادی هستند که مانند آنها فکر می‌کنند و آنها را درک می‌کنند ؛ با گفتن اینکه "منم قبلا همینطوری بودم و بعدا درست شدم!" ، به هیچ وجه به آنها کمک نمی کنید. شما آنها را رد می کنید.  ایسکشوالیتی نوعی روند مد نوجوانان نیست که در عرض یک هفته تمام شود. و هفته بعد مد جدید جایگزین آن شود!

-"اما تو هنوز خیلی کوچیک هستی ، نمیتونی مطمئن باشی!"
اگر فرزندتان پیش شما بیاید و بگوید: "سلام ، من استریت هستم" ، فکر می کنید آنها خیلی کوچک هستند و نمی توانند بدانند؟! اگر آنها می گفتند "هی ، من همجنسگرا هستم" ، فکر می کنی آنها خیلی جوان هستند و نمی توانند متوجه این موضوع شوند؟ اگر آنها آنقدر بزرگ هستند که می‌دانند ایسکشوالیتی چیست ، پس آنقدر بزرگ هستند که بفهمند ایسکشوال هستند یا نه!

- "من تایید نمی‌کنم!"
شما نمی توانید این موضوع را تأیید کنید!  شما در این مورد حرفی ندارید وقتی کودک شما به شما می گوید کشش جنسی ندارند ، این بیان واقعیت است! این موضوعی نیست که برای بحث باز باشد. نمی توانید با آنها صحبت کنید و  آنها را متقاعد کنید که تغییر کنند ، زیرا این انتخابی نبود که آنها انجام دادند. هیچ چیزی برای تغییر آنها وجود ندارد و چیزی نیست که آنها بتوانند تغییر دهند. آنها ایسکشوال هستند و بس! عدم تأیید شما فقط به کودک شما آسیب می رساند و عدم تایید ایسکشوالیتی یعنی عدم تایید چیزی که فرزندتان است!

-" من باهات خوبم ، فقط اینو به کسه دیگه ای نگو!"
اگر می خواهید کودک خود را ساکت کنید ، در واقع با آن خوب نیستید.این  شما نیستید که تصمیم میگیرد به کسی کام اوت کند یا نه. آیا از آن خجالت می کشید؟ آیا نگران هستید که دیگران چه فکر می کنند؟ این نقش شما به عنوان والدین نیست. وظیفه شما این است که بدون ترس ؛ از حق فرزندتان دفاع کنید.

 

  • +آیا کمبود میل جنسی علائم نوعی اختلال پزشکی نیست؟ آیا شما هورمون های خود را چک کرده اید؟

- بله و خیر. از دست دادن ناگهانی میل جنسی می تواند نشانه برخی اختلالات مانند افسردگی و مشکلات غدد درون ریز باشد. با این حال ، بسیاری از افراد ایسکشوال آزمایشاتی انجام داده اند و دارای سطح هورمون در محدوده طبیعی هستند.
لوری براتو Lori Bratto  و موراگ یول Morag Yule، دو پژوهشگر از دانشگاه بریتانیایی کلومبیا University of British Columbia  با دیدی نقّادانه و موشکافانه به شواهد و دلایلِ مربوط به ایسکشوالیتی نگریسته‌اَند.
این دو پژوهشگر به این نتیجه رسیده‌اَند که ایسکشوالیتی یک بیماری روانی یا یکی از علائمِ بیماریِ روانی نیست؛ همچنین یک اختلالِ مربوط به خواهش و رغبتِ جنسی شمرده نمی‌شود. برعکس، معیارهایی که عمومًا برایِ تشخیص و شناساییِ گرایش‌های جنسی به کار می‌رود، در موردِ ایسکشوالیتی صدق می‌کند؛ و در نتیجه، می‌توان ایسکشوالیتی را یک گرایش جنسی  Sexual Orientation دانست.(قبلا نیز در این مقاله به این مبحث پرداخته بودیم)

  • + ایسکشوال بودن شما به دلیل مورد تعرض جنسی قرار گرفتن در دوران کودکی یا خاطره بد جنسی نیست؟

تعداد کمی از افراد ایسکشوال در دوره ای از زندگی خود تجاوز یا سواستفاده جنسی را تجربه کرده‌اند ، که این موارد گاهی اوقات باعث انزجار جنسی می‌شود ، با این حال بسیاری از افراد ایسکشوال اصلا مورد تعرض جنسی قرار نگرفته اند ، بنابراین نمیتوان ایسکشوالیتی را صرفاََ ناشی از رخ دادن یک تجربه جنسی بد فرض کرد.
حتی اگر یک فرد ایسکشوال مورد تعرض جنسی قرار گرفته باشد ، باز هم لزوماََ به این معنی نیست که بین گرایش جنسی او و ضربه روحی که خورده رابطه علت و معلولی برقرار باشد.
از طرفی اگر فردی مورد تعرض جنسی قرار گرفته باشد و با این آسیب‌دیدگی کنار آمده باشد و از ایسکشوال بودن خود راضی باشد به طوری که این مسئله دچار پریشانی نباشد ، ممکن است واقعا مهم نباشد که یکی باعث ایجاد دیگری شده یا نه!

  • +برخی از ایسکشوال ها نوجوان هستند ، شما فقط دچار بلوغ دیررس هستید.

بسیاری از افراد ایسکشوال در دوران دبیرستان خود متوجه احساسِ تفاوتی با همسالان خود می‌شوند ؛ وقتی افراد دیگر از علاقه جنسی به برقراری رابطه با افراد مشهور با اشتیاق سخن می‌گویند نوجوانان ایسکشوال ممکن است دچار گیجی ، متفاوت بودند یا تنهایی کنند زیرا نمی‌توانند با این موارد ارتباط برقرار کنند.(پیشتر در نوشتاری یا عنوان "حداقل سن برای تشخیص ایسکشوالیتی" به این مورد فصلاََ پرداخته ایم)
با این وجود بله ، ممکن است بعضی از افراد که خود را در نوجوانی ایسکشوال معرفی می‌کنند ، بعداََ احساسات جنسی را تجربه کنند اما این مسئله به مثابه تغییر گرایش جنسی نیست بلکه به معنای شناخت بهتر خود است.
به خاطر داشته باشید افرادی هم در AVEN هستند که 30 ، 40 و یا 50 سال سن دارند و بدیهی است که توضیح " بلوغ دیررس" برای این افراد صدق نمی‌کند.
به طور کلی، از آنجا که ما دقیقاً نمی دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد بهتر است به جای گمانه زنی بر اعتبار احساسات دیگران به خودمان بیاندیشیم.

  • +شاید شما توسط اعتقادات دینی یا والدین بیش از حد محافظه کار محدود شده اید ! چرا نمیبینید که رابطه جنسی یک فعالیت طبیعی و سالم است؟!

برخی از افراد ایسکشوال و بسیاری از افراد سکشوال از زمینه های محافظه‌کار یا مذهبی بوده‌اند که فعالیت های جنسی را دلسرد می‌کردند ؛ به همین دلیل برخی از افراد ایسکشوال نگرش فرهنگ ما را نسبت به رابطه جنسی امری طبیعی و سالم نمی‌دانند ، اما بسیاری از آنها نیز چنین دیدگاهی ندارند! 
افراد ایسکشوال طیف کاملی از عقاید مختلف راجب رابطه جنسی و فعالیت های جنسی ، از بسیار محافظه‌کارانه تا متوسط و لیبرال اجرا می‌کنند ، بسیاری از افراد ایسکشوال رابطه جنسی را کاملا عادی و سالم میدانند.(پیش تر در این نوشتار به برسی تاثیر اعتقادات دینی بر ایسکشوالیتی پرداخته ایم)

 

  • +شما فقط سرد هستید ؛ شایدم برای بقیه جذاب نیستی و نمیخوان که باهات رابطه داشته باشند.

اینطور نیست! بسیاری از افراد ایسکشوال به اندازه کافی در تعاریف و معیارهای زیبایی مناسب هستند که توسط افراد سکشوال از آنها درخواست برای داشتن یک رابطه عاطفی یا جنسی داده شده و یا حتی ازدواج کرده‌اند.
در انجمن AVEN پست های زیادی را پیدا خواهید کرد از افراد سکشوالی که عاشق شریک ایسکشوال خود هستند.
بنابراین جذاب نبودن مطمئناََ دلیل این گرایش نیست!

 

  • +اگر باکره هستی چطوری میدونی که ایسکشوالی؟ اگر هنوز سکس رو امتحان نکردین نمیتونید مطمئن باشید که ایسکشوالید!

بسیاری از افراد در برهه ای از زندگی خود ‌می‌دانند افرادی هستند که می‌خواهند با آنها رابطه برقرار کنند ، یک فرد استریت میداند که هتروسکشوال است ، چون کشش جنسی را نسبت به جنس مخالف خود احساس می‌کند حتی اگر باکره باشد!
اما افراد ایسکشوال به طور کلی چنین کششی را احساس نمی‌کنند این مفهوم از نظر آنها اغلب خسته کننده ، ناراحت کننده و مضحک است ، از طرفی بسیاری از افراد ایسکشوال هم بنابر دلایل مختلف اعم از فشارهای جامعه و طرزتفکرات خود و دیگران رابطه جنسی را امتحان کرده و متوجه شدند که موردپسند آنها نیست.
به هرحال نیازی نیست جوراب های کثیف را در دهانتان کنید تا بدانید که این برای شما جالب نیست!(در این مقاله مفصلاََ به موضوع ایسکشوالیتی و رابطه جنسی پرداخته ایم)

 

  • +اگر خودارضایی کنید چگونه می‌توانید ایسکشوال باشید؟! آیا این ذاتاََ یک فعالیت جنسی نیست؟

برخی از ایسکشوال ها خودارضائی می‌کنند و برخی نمی‌کنند ؛ برای کسانی که این کار را انجام می‌دهند خودارضائی با میل‌جنسی (libido) در ارتباط است نه با کشش جنسی ، در واقع این عمل برای آنها به عنوان یک ضرورت بیولوژیکی مثل نیاز به خارش دیده می‌شود.
و باز هم به این نکته دقت داشته باشید که ایسکشوالیتی عدم تجربه کشش جنسی است! نه عدم شرکت در هرگونه فعالیتی با ماهیت جنسی!(اگر این پاسخ برایتان قانع کننده نبود ما پیش تر در این نوشتار به موضوع خودارضایی و ایسکشوالیتی پرداخته ایم)

 

  • +اگر قرار ملاقات یا روابط عاشقانه دارید چگونه می‌توانید ایسکشوال باشید؟آیا این ذاتاََ جنسی نیست؟

خیر ، همانطور که کشش جنسی با کشش عاطفی متفاوت است ، گرایشات جنسی نیز متفاوت از گرایشات عاطفی هستند ؛ برخی از افراد ایسکشوال کشش عاطفی را تجربه نمی‌کنند و روابط عاشقانه نیز ندارند (ایرومانتیک) و برخی دیگر هم می‌توانند روابط عاشقانه داشته باشند ، نوازش ، بوسه ، آغوش و هرکدام از این نوع اعمال ذاتاََ نه تنها جنسی نیستند بلکه رمانتیک هم نیستند ، این ما هستیم که به رفتار ها جهت می‌دهیم.
هیچ حرکتی ذاتاََ رمانتیک نیست.(پیش تر در این نوشتار به برسی عشق و گرایش جنسی پرداخته ایم)

  • +اگر فرزند می‌خواهید چگونه می‌توانید ایسکشوال باشید ؟

بسیاری از افراد ایسکشوال فرزند نمی‌خواهند اما برخی نیز خواهان این هستند ، در هر حال ایسکشوالیتی مانع فرزندآوری نمی‌شود یک ایسکشوال حتی اگر راضی به برقرای رابطه جنسی نباشد می‌تواند با روش هایی همچون لقاح مصنوعی (artificial insemination) و یا فرزندخواندگی بچه‌دار شود.

  • +اما انسان ها نمی‌توانند asexual باشند ، ایسکشوال یعنی شما مثل آمیب ها با میتوز تولید مثل دارید؟ :)

بله ، این معنای علمی-بیولوژیکی کلمه "asexual" هست ، به هرحال ایسکشوال اصطلاحی است که می‎‌تواند در زمینه های مختلف بیش از یک معنی داشته باشد.
به عنوان مثال اصطلاح "bisexual" در زیست شناسی به‌کار می‌رود تا نشان دهد که گیاه دارای دو قسمت "pollen-producing" و "seed-producing" است ، همچنین برای نشان دادن یک گونه حیوانی در دوجنس مورد استفاده قرار می‌گیرد.
با این حال از بای‌سکشوال اغلب به عنوان اصطلاحی برای توصیف یک گرایش جنسی به منظور تجربه کشش جنسی نسبت به هر دو جنس استفاده می‌شود به همین ترتیب ما نیز می‌توانیم خود را ایسکشوال توصیف کنیم ، به این معنی که کشش جنسی را تجربه نمی‌کنیم ( بدون اینکه با معنای بیولوژیکی این کلمه مغایرت داشته باشد).

 

اگر سوالی دارید که در این مقاله به آن پرداخته نشده بود از بخش نظرات پرسش خود را مطرح کنید.

  • شاید من واقعا ایسکشوال نباشم ، چون راجب رابطه جنسی کنجکاو هستم!

کنجکاوی طبیعی است. رابطه جنسی در زندگی بسیاری از افراد مهم و تاثیرگذار است. بعضی از مردم این موضوع را سرلوحهِ خود می کنند انگار این تنها چیزی است که ارزش دارد برای آن زندگی کنند. این در بسیاری از جنبه های فرهنگ ما مهم است و تقریباً در همه چیز به طریقی تأثیر می گذارد. حتی مواردی که هیچ ارتباطی با رابطه جنسی ندارند مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیرش قرار می‌گیرند ، بنابراین بسیار خوب است که راجب آن کنجکاو باشید.
شاید شما می خواهید بدانید که رابطه جنسی چه حسی دارد. شاید شما به تنوع و آناتومی بدن علاقه مند باشید. شاید شما می خواهید بدانید که این چیزی که مردم اینقدر راجب بهش حرف می‌زنند دقیقا چیست!  شاید شما فقط می خواهید ببینید که دستگاه تناسلی شخص دیگری چگونه کار می کند. شاید شما می خواهید بدانید که آیا این چیزی است که از آن لذت می برید. شاید شما بخواهید بدانید که اگر امتحان کنید احساس شما نسبت به آن تغییر می کند یا خیر. اینها همه موارد طبیعی هستند که می خواهید بدانید ، حتی اگر ایسکشوال باشید.
در برخی موارد ، ممکن است "ایس" بودن  یک کنجکاوی علمی در مورد رابطه جنسی ایجاد کند. آنها می خواهند بدانند که  این فعالیت مرموز دقیقا چیست. این کنجکاوی حتی ممکن است قبل از اینکه آنها بفهمند ایسکشوال هستند باشد ، به عنوان راهی برای کشف قلمرو جنسی ، جستجوی موارد ممنوعه ، و حتی علاقه‌مندی و کنجکاوی راجب تجربه کشش جنسی که همه درباره اش حرف می‌زنند ، اما همه این بدان معنی است که شما یک کنجکاوی علمی در مورد رابطه جنسی دارید. و این به معنای تجربه کشش جنسی تفسیر نمی‌شود.

  • شاید من واقعا ایسکشوال نباشم ، فقط هنوز نیمه‌گمشده‌ام رو ملاقات نکردم!

خب! فرض را بر این میگیریم که شما هنوز نیمه گمشده تان را پیدا نکرده اید تا کشش جنسی را نسبت به آن شخص تجربه کنید ، و احتمالا باید منتظر بمانید تا او را را پیدا کنید و به اون سلام کنید!
اما بگذارید با اعداد حرف بزنم ؛ از زمان نگارش این مقاله جمعیت جهان در حدود 7.5 میلیارد نفر است ، برای ساده سازی اگر در هر اتاق 5 نفر باشد و شما وارد هر اتاق شوید و افراد را برسی کنید تا شاید کشش جنسی را حس کنید ، با فرض اینکه در هر اتاق 60 ثانیه بمانید تقریباََ 3000 سال طول میکشد تا همه مردم را ببینید تا نیمه گمشده خود را پیدا کنید ( هرچند از نظر آماری در طی این مدت افراد جدیدی زاده می‌شوند که با در نظر گرفتن آنها این یک سیکل بی‌نهایت خواهد بود! )
حالا بیایید جغرافیا را در نظر بگیریم. حتی اگر در پرجمعیت ترین کشورِ دنیا هم باشید ، باز هم بیش از 80٪ احتمال دارد که نیمه‌گمشدهِ شما در کشوری دیگر زندگی کند. وقتی افراد را در همان حوالی خود در نظر می گیرید ، این شانس به شدت کاهش می یابد.
و در آخر ، بیایید در مورد اطلاعات جمعیتی صحبت کنیم. این احتمال وجود دارد که نیمه‌گمشده شما به طور قابل توجهی مسن تر یا به طور قابل توجهی جوان تر از شما باشد. بنابراین اگر فکر می کنید که نیمه‌گمشده شما در کافی‌شاپ محله تان نشسته است، اشتباه می کنید. در هر صورت مهد کودک ها و خانه های سالمندان را هم جستجو کنید! (:
ایده نیمه‌گمشده هر فرد که پشت درختی پنهان شده و منتظر کشف شدن ؛ یک افسانه است. اگر چنین بود ، هزاران سال پیش نسل بشر از گرسنگی می میرد ، زیرا همه به طور بی وقفه از هیمالیا به کالاهاری به جنگل های ردوود در شمال کالیفرنیا پیاده روی می کردند و به جای اینکه کشاورزی را اختراع کنند ، ناامیدانه به دنبال نیمه‌گمشده خود می گشتند.
خب ، از بحث درباره نیمه‌گمشده عبور کنیم ؛ برای رفع بهتر این تردید به تعداد دفعاتی که تشخیص داده اید یک فرد از نظر شما "هات" است و می‌خواهید با او رابطه داشته باشید فکر کنید ، بسیاری از افراد در طول زندگی شان به بیش از یک نفر ابراز علاقه کرده اند ، خیلی از افراد قبل از دبیرستان هم قرار ملاقات گذاشته اند و یا رابطه جنسی را امتحان کرده‌اند ، اگر شما از آن دوره گذشته اید این داده مهمی است! اگر تا به حال هیچ فردی از نظر جنسی برای شما جذاب نبوده به طوری که خواهان برقراری رابطه جنسی با آن فرد باشید احتمال اینکه شما ایسکشوال باشید بسیار بیشتر است از احتمال اینکه تمام افرادی که در زندگی‌تان دیده‌اید واقعا از نظر جنسی منزجر کننده بوده‌اند! 
بیایید از دید دیگری به این مسئله نگاه کنید ؛ با این طرز فکر همه افراد باید راجب گرایش جنسی شان شک کنند ، مثلا تا به حال دیده‌اید یک استریت بگوید : " خب من هتروسکشوال هستم اما شاید مرد موردعلاقه‌ام رو پیدا کردم و هموسکشوال شدم! "، این طرز فکر تمام انسان ها را به طور پیشفرض بای‌سکشوال فرض می‌کند و نسبت به تمام گرایشات دیگر می‌گوید :"شخص مناسب را پیدا نکرده‌ای!" ، پس بدیهی است که این یک تردید اشتباه است.