ایسکشوالیتی (بیجنسگرایی) چیست؟
ایسکشوالیتی(بی جنسگرایی) چیست؟
آسکشوالیتی یک گرایش جنسی است که بر فقدان دائمی تمایلات جنسی نسبت به هر جنسیتی، دلالت دارد.
اعتقاد بر این است که دست کم ۱% از مردم اسکشوال هستند.
✒️ایسکشوال چه کسی است؟
یک فرد اسکشوال(ace)، به بیان ساده کسی است که کشش جنسی را تجربه نمیکند. تمامش همین است.
اسکشوال ها میتوانند از هر جنس(se.x) یا جنسیت(gender)، سن و سال، قومیت یا هر شکل ظاهری باشند. میتوانند ثروتمند یا فقیر باشند. میتوانند هر سبک پوششی داشته باشند و میتوانند از پیروان هر مذهب یا هر وابستگی سیاسی باشند.
خلاصه اینکه: هیچ کلیشه اسکشوالی وجود ندارد.
✒️یک گرایش بدفهمیدهشده
بسیاری از افراد با شنیدن واژه اسکشوال، تصورات نادرستی درباره مفهوم آن در ذهن میپرورانند. آنها به موجودات تک سلولی در یک پتری دیش(ظرف آزمایشگاهی) میاندیشند، یا راهب تارک دنیا در ارتفاعات کوهی دوردست.
اسکشوالیتی(بی جنسگرایی) هیچ کدام اینها نیست.
به بیان دقیق:
●بی جنسگرایی مقید بودن به زهد و پرهیز نیست.(گرچه ممکن است یک بی جنسگرا پرهیزگار هم باشد.)
●بی جنسگرایی مترادف با تجرد نیست.(هستند بی جنسگراهایی که مجردند و کسی در زندگی آنها نیست. همچنین بی جنسگرایان که روابط زیاد و بی قید و بند دارند و بی جنسگرایانی در میانه این دو.)
●بی جنسگرایی یک هویت جنسی نیست.(هرچند امکان دارد یک بی جنسگرا؛ تراجنسی، غیر باینری یا کوئییر باشد.)
●بی جنسگرایی یک اختلال نیست.(گرچه ممکن است یک بی جنسگرا، مشکلات جسمی یا روحی هم داشته باشد.)
●بی جنسگرایی یک انتخاب نیست.
●بی جنسگرایی یک اختلال هورمونی نیست.(گرچه ممکن است بی جنسگراهایی باشند که مشکلات هورمونی هم دارند.)
●بی جنسگرایی، ترس از رابطه جنسی یا عاطفی نیست.(اگرچه ممکن است بی جنسگراهایی باشند که از آن واهمه دارند یا به بیانی دیگر از رابطه جنسی و عاشقانه بیزارند.)
✒️کشش، نه فعالیت
بی جنسگرایی یک گرایش جنسی است؛ مثل همجنسگرایی یا دگرجنسگرایی. و مثل استریت(دگرجنس خواهی) یا گی بودن به احساس شخص مرتبط است، نه به عملی که انجام میدهد. قرار عاشقانه گذاشتن، رابطه جنسی داشتن، خود ارضایی کردن، عاشق شدن، ازدواج کردن یا بچه دار شدن در هر حال تعارضی با بی جنسگرایی ندارد. دلایل بسیاری میتواند موجب شود که یک شخص بی جنسگرا چنین کارهایی را انجام بدهد که فاقد جذابیت جنسی لازم برای او هستند.
تجربه تحریک شدن یا ارگاسم هم تعارضی با بی جنسگرایی ندارد.
✒️بعضی بله، بعضی نه
پرسشهای بسیار مردم درباره بی جنسگرایی، میتواند با همین عبارت پاسخ داده شود: "بعضی بله، بعضی نه."
آیا اسکشوال ها ازدواج میکنند؟-"بعضی بله، بعضی نه."
آیا اسکشوال ها عاشق میشوند؟ -"بعضی بله، بعضی نه."
آیا اسکشوال ها رابطه جنسی دارند؟-"بعضی بله، بعضی نه."
آیا اسکشوال ها خود ارضایی میکنند؟-"بعضی بله، بعضی نه."
آیا اسکشوال ها پیتزا پپرونی دوست دارند؟-"بعضی بله، بعضی نه."
همه ما منحصر به فرد هستیم؛ با ترجیحات و ویژگیهای شخصیتی منحصر به فرد و قاعدتا دادن حکم کلی در این مورد غیرممکن است.
✒️مناطق خاکستری
بعضی افراد احساس میکنند که کم و بیش اسکشوال هستند یا با استثناهایی در این گرایش قرار میگیرند. آنها جز در تجربیاتی بسیار محدود و نادر از کشش جنسی، قویا با تعریف اسکشوال همخوانی دارند.
گری ها(Gray Asexuals) بین سکشوالیتی و اسکشوالیتی جای میگیرند. در برخی موارد، آنها کشش جنسی را به ندرت تجربه میکنند و در برخی دیگر، مطمئن نیستند که آن را تجربه کرده باشند یا اینکه احساس نمیکنند که کاملا در برخی تعاریف بی جنسگرایی قرار بگیرند.
دمیسکشوال ها (Demisexuals) کشش جنسی را تنها پس از شکل گیری یک رابطه عمیق عاطفی تجربه میکنند.
دمیسکشوالیتی و گری اسکشوالیتی درون آنچه که طیف اسکشوال(Asexual spectrum) نامیده میشود، قرار میگیرند.
✒️مفهوم عشق
علاوه بر گرایش جنسی، گرایش دیگری نیز در انسانها وجود دارد که گرایش عاطفی نامیده میشود.
در بسیاری انسانها گرایشهای جنسی و عاطفی در یک راستا قرار دارند، به همین جهت افراد تمایلی به اندیشدن به آن ندارند. کشش عاطفی برای بی جنسگراها تجربهای غیرمعمول نیست.
به گرایشهای عاطفی، نامهایی متناسب با گرایشهای جنسی داده میشود. برای نمونه، یک هترورمانتیک کسی است که کشش عاطفی به جنس مخالف را تجربه میکند(در تناسب با هتروسکشوال که به جنس مخالف گرایش جنسی دارد.)، یک هومورمانتیک به همجنس، و به همین ترتیب.
شمار زیادی از بی جنسگرایان نیز با عنوان ایرمانتیک شناخته میشوند، به این معنی که آنها کشش عاطفی را نیز تجربه نمیکنند.
با اینحال تفکیک کشش عاطفی و جنسی محدود به افراد بی جنسگرا نیست. برای مثال ممکن است شخصی یک ایرمانتیک دگرجنسگرا باشد(یعنی فاقد کشش عاطفی است، ولی گرایش جنسی را نسبت به جنس مخالف تجربه میکند.) و یا هر ترکیب دیگری به همین شکل.
✒️چطور میتوانم تشخیص بدهم؟
اگر میخواهید بدانید که آیا بی جنسگرا هستید یا نه، سوال زیر را از خود بپرسید:
آیا تابحال کشش جنسی را در خود احساس کردهام؟ اگر پاسخ "خیر" باشد، شما بی جنسگرا هستید.
مشکل این سوال این است که "کشش جنسی" یک عبارت مبهم است. گفتن اینکه هرگز چنین چیزی را احساس نکردهاید دشوار است، اگر ندانید که چگونه احساسی است.
اگر هنوز مطمئن نیستید، در اینجا فهرستی از سوالات برای کمک به هدایت افکار شما میآید. این فهرستی تطبیقی برای تشخیص بی جنسگرایی نیست، بلکه توصیف کننده احساساتی است که در بسیاری از بی جنسگرایان وجود دارد.
▪️آیا عموما نسبت به رابطه جنسی بی علاقهاید؟
▪️آیا توجه شما به رابطه جنسی، بیشتر علمی است تا احساسی؟
▪️وقتی که دیگران درباره رابطه جنسی بحث میکنند، احساس سردرگمی یا در حاشیه بودن دارید؟
▪️اگر قبلا رابطه جنسی داشتهاید، آیا آن را ملال انگیز و کسل کننده یافتهاید و نه تجربهای شگفت انگیز که دیگران میبینند؟
▪️اگر رابطه جنسی داشتهاید، آیا هیچ وقت بخاطر پذیرفته شدن ناچار شدهاید که وانمود به داشتن میل جنسی و لذت بردن کنید؟
▪️آیا تابحال شده است که به دلیل نداشتن احساسات جنسیای که اطرافیانتان تجربه میکنند، احساس دلسردی و اندوه کنید؟
▪️آیا تابحال فکر کردهاند که بطور پیشفرض بایسکشوال یا پنسکشوال هستید؛ به این دلیل که به یک اندازه به تمامی جنسیت ها بی علاقهاید؟
▪️آیا تابحال وارد رابطه جنسی شدهاید؛ به این دلیل که به شما القا شده که در هر رابطه عاشقانهای باید وجود داشته باشد؟
اگر میخواهید بدانید که آیا شخصی بی جنسگرا است یا نه، باید با او در این باره صحبت کنید. بی جنسگرایی هیچ نشانه ظاهری ندارد. تلاش نکنید که علیرغم خواسته کسی به او برچسب بزنید.
نکته آخر:
لازم به ذکر است که گریسکشوال(Grey_A) و دمیسکشوال(DemiSexual) نیز به دلیل تجربه محدود کشش جنسی، زیرشاخه اسکشوالها قرار میگیرند.
گریسکشوال: در میانهی طیف سکشوال و اسکشوال قرار دارد. گریسکشوالها اغلب علاقهای به رابطه جنسی ندارند، اما ممکن است به ندرت کشش جنسی را تجربه کنند. نه کاملاً اسکشوال هستند و نه کاملاً سکشوال.(آنها خود را اسکشوال مینامند، چرا که توضیح دادن آن به عنوان زیرمجموعه اسکشوالیتی، سادهتر است. بهعنوان مثال امکان دارد تنها یک یا دو بار در طول زندگی کشش جنسی را تجربه کنند و بنابراین نمیتوان آن تجربه را کاملاً منطبق با سکشوالیتی دانست.) گریسکشوال همچنین میتواند به عنوان پیشوند یک گرایش بکار رود. مثل گریهتروسکشوال که به فردی اشاره دارد که به ندرت کشش جنسی را نسبت به جنس مخالف تجربه میکند.
دمیسکشوال: کشش جنسی در این گروه تنها درصورتی بوجود میآید که پیوندی عاطفی شکل گرفته باشد. (جای دادن دمیسکشوالها در طیف سکشوال، افراد را دچار این اشتباه میکند که آن را یک انتخاب تحسینبرانگیز بدانند، نه یک گرایش ذاتی. دمیسکشوالها واقعاً فاقد کشش جنسی هستند؛ مگر اینکه در یک رابطه نزدیک و احساسی قرار بگیرند.)
منبع: /www.whatisasexuality.com